.
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

شکست اصلاح‌طلبان در انتخابات‌های اخیر و عدم‌حضور آنها در دولت و مجلس باعث شده است، سران این جناح سیاسی به فکر بازسازی تشکیلاتی خود و تلاش برای بازگشت به قدرت باشند. بر همین مبنا در ماه گذشته شاهد انتشار خبرهایی پیرامون برگزاری جلسات مختلف میان سیدمحمد خاتمی، حسن روحانی، سیدحسن خمینی و علی‌اکبر ناطق‌نوری با یکدیگر بوده‌ایم.
 
با برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری سیزدهم و مجلس یازدهم در دو سال گذشته عملا اصلاح‌طلبان بسیاری کرسی‌های سیاسی خود در حاکمیت را از دست داده‌اند و این روزها کاملا خانه‌نشین شده‌اند. شکست اصلاح‌طلبان در انتخابات‌های اخیر و عدم‌حضور آنها در دولت و مجلس باعث شده است، سران این جناح سیاسی به فکر بازسازی تشکیلاتی خود و تلاش برای بازگشت به قدرت باشند. بر همین مبنا در ماه گذشته شاهد انتشار خبرهایی پیرامون برگزاری جلسات مختلف میان سیدمحمد خاتمی، حسن روحانی، سیدحسن خمینی و علی‌اکبر ناطق‌نوری با یکدیگر بوده‌ایم.

برای پیگیری صحت و سقم این اخبار ماه گذشته در شماره‌ 28 دی‌ماه 1400 «فرهیختگان» گفت‌وگویی داشتیم با جواد امام، مدیرعامل بنیاد باران و از چهره‌های نزدیک به خاتمی. امام در این مصاحبه اظهار داشت، جلسات برگزار شده با حضور این افراد تشکیلاتی نیست و در آنها هیچ صحبتی درمورد انتخابات‌های آینده و... صورت نگرفته است، چندی بعد نیز کامبیز مهدی‌زاده داماد روحانی در مصاحبه‌ای ضمن تایید اصل برگزاری جلسات گفت، جلسه  میان ناطق‌نوری، خاتمی و سیدحسن خمینی و روحانی با دعوت حسن خمینی برگزار شده است. مهدی‌زاده همچنین اظهار داشت این جلسه از قبل برنامه‌ریزی شده نبود، چون این‌گونه دیدارها بین افراد روتین و عادی است.

 اما در نقطه‌ مقابل اظهارات فوق سخنان محمود علیزاده‌طباطبایی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی، نشان می‌دهد جلسات برگزارشده میان روسای‌جمهور سابق و اسبق کشور با رئیس مجلس پنجم و سایر چهره‌های اصلاح‌طلب صرفا یک «دیدار روتین و عادی» و «غیرتشکیلاتی» نبوده است و در آن موضوعات مهم‌تری مورد بحث طرفین قرار گرفته است. در همین راستا علیزاده‌طباطبایی در مصاحبه‌ اخیر خود ضمن اشاره به دیدارهای مشترک برگزار شده، خبر از تلاش اصلاح‌طلبان برای تشکیل دولت در سایه داد. علیزاده‌طباطبایی هدف از تشکیل دولت در سایه را تلاش اصلاح‌طلبان برای گرفتن قدرت از دست گروهی که بر سر کار است، عنوان کرد و افزود که سران اصلاحات می‌خواهند جمهوریت نظام را احیا کنند. آنطور که از صحبت‌های علیزاده‌طباطبایی و سایر کنشگران اصلاح‌طلب قابل استنباط است، به‌نظر می‌رسد این جلسات همچنان ادامه‌دار خواهد بود. در ادامه‌ گزارش امروز «فرهیختگان» مواضع غیرمنطقی اصلاح‌طلبان در تخریب عملکرد دولت سیزدهم را مورد بررسی قرار داده و چرایی چنین کنش رادیکالی را پاسخ خواهیم داد.

به‌نظر می‌رسد یکی از مهم‌ترین اهداف جلسات برگزارشده میان خاتمی، روحانی، ناطق‌نوری و سیدحسن خمینی، بازسازی احزاب اصلاح‌طلب و تلاش برای پیروزی نمایندگان این جناح سیاسی در انتخابات‌های مهم پیش‌رو باشد. اما رسیدن به این اهداف برای اصلاح‌طلبان در شرایط کنونی کاری بسیار سخت و تقریبا ناشدنی است، زیرا در سالیان گذشته به‌دلیل عملکرد نامناسب نمایندگان آنها در دولت روحانی و مجلس دهم سرمایه اجتماعی این جناح سیاسی به‌طرز چشم‌گیری کاهش پیدا کرده است و به‌دلیل همین کاهش سرمایه نیز در انتخابات‌های اخیر ریاست‌جمهوری سیزدهم و مجلس دهم، اصلاح‌طلبان نتوانستند پیروز انتخابات باشند تا در عرض کمتر از دو سال اکثر کرسی‌های خود در نهادهای انتخابی حاکمیت را از دست بدهند، اگرچه برخی از چهره‌های رادیکال اصلاح‌طلب ردصلاحیت‌های گسترده شورای نگهبان را عامل اصلی عدم‌حضور چهره‌های اصلاح‌طلب در نهادهای انتخابی حاکمیت می‌دانند، اما به‌نظر می‌رسد برخلاف چنین گزاره‌ای حتی اگر اصلاح‌طلبان با تمامی گزینه‌های خود در انتخابات شرکت می‌کردند باز هم آنها نمی‌توانستند اعتماد عمومی مردم را جلب کنند. در تایید این مساله می‌توان به انتخابات ششمین دوره  شوراهای اسلامی شهر و روستا اشاره کرد، در بررسی صلاحیت کاندیداهای این  انتخابات، نظارت استصوابی شورای نگهبان هیچ  نقشی نداشت و اصلاح‌طلبان نیز در تهران و برخی دیگر از شهرهای بزرگ لیست ارائه دادند، اما در نهایت بعد از برگزاری انتخابات لیست اصلاح‌طلبان به‌طور کامل شکست خورد در این دوره حتی چهره‌هایی مانند مجید فراهانی، الهام فخاری، محمد سالاری، افشین حبیب‌زاده، علی اعطا و محمد علیخانی که پیش از این نیز چهارسال قبل با رای مردم وارد دوره پنجم شورای اسلامی  شهر تهران شده بودند، در انتخابات شورای شهر ششم هیچ کدام نتوانستند حتی به میزان نیمی از آرای دوره قبل خود، رای کسب کنند.

با توجه به موارد گفته‌شده در چنین شرایطی که اصلاح‌طلبان با بحران بزرگ از دست رفتن سرمایه‌ اجتماعی روبه‌رو هستند، آنها برای احیای این سرمایه در کوتاه‌مدت بیش از هر پارامتری روی شکست ایده‌های حکمرانی دولت رئیسی در بین اذهان عمومی جامعه  حساب باز کرده‌اند، چون تنها در این صورت است که آنها می‌توانند به بازگشت در قدرت امیدوار باشند، اصلاح‌طلبان تا به این جای کار  زیاد نمی‌توانند بر شکست ایده‌های حکمرانی دولت رئیسی حساب باز کنند، زیرا بنابر آمارهای موجود و نظر کارشناسان مختلف، عملکرد دولت سیزدهم در بسیاری از ابعاد سیاست داخلی و سیاست خارجه از عملکرد چند ماه آخر دولت روحانی موفق‌تر بوده است، علاوه‌‌بر این مورد، حضور رئیس‌جمهور و سایر اعضای کابینه در میان مردم و شنیدن مستقیم و بدون واسطه مطالبات مردم توسط آنها، به‌ویژه پس از بحران‌های مختلف مانند سیل استان کرمان، زلزله‌ اندیکا و... باعث شده است تا حد قابل قبولی تصویری مطلوب از دولت رئیسی در بین افکار عمومی جامعه شکل بگیرد که خود این موضوع بزرگ‌ترین دستاورد دولت سیزدهم تا به الان بوده است. با توجه به مواردی که ذکر کردیم عملا تا به این‌جا اصلاح‌طلبان برای احیای چهره‌ خود در جامعه، نمی‌توانند روی شکست ایده‌های حکمرانی دولت رئیسی حساب باز کنند، مگر اینکه دستاوردهای چند ماه اخیر دولت سیزدهم به‌وسیله‌ رسانه‌ها با تخریب و وارونه‌نمایی در بین افکار عمومی جامعه خدشه‌دار شود. تخریب دستاوردهای دولت دقیقا همان چیزی است که ما طی این مدت در میان چهره‌ها و رسانه‌های اصلاح‌طلب شاهدش بوده‌ایم که در ادامه به بررسی دقیق‌تر این خط تخریبی خواهیم پرداخت.

  فرمان اول، تخریب دولت رئیسی با حمله به دستاوردها

به‌نظر می‌رسد یکی از دم‌دستی‌‌ترین و کم‌هزینه‌ترین اقدامات این جمع احتمالا موسوم به «دولت در سایه»، زیرسوال بردن یا حمله به دستاوردهای دولت سیزدهم باشد؛ روشی که برای بازگشت دوباره به عرصه سیاست ایران شاید بی‌دردسرترین راه پیش‌روی این افراد محسوب شود. برای برداشتن نخستین گام در این راه نیز لازم نیست به‌صورت شفاف و با پذیرش مسئولیت حمله، اقدام کرد. کافی است رسانه‌های همسو که وفاداری خود را درطول هشت سال مدیریت ناکارآمد دولت‌های یازدهم و دوازدهم بر کشور ثابت کرده‌اند، شروع‌کننده باشند؛ شروع‌کننده فرآیندی که با زیرسوال بردن اقداماتی ازجمله سفرهای متعدد استانی کابینه، گفت‌وگوی بی‌واسطه چندباره مسئولان دولتی با مردم، تغییر رویکردهای جدی در سیاست خارجه ازجمله برداشته شدن تمرکز دستگاه دیپلماسی از مذاکرات هسته‌ای و افزایش سطح ارتباطات با  شرق، می‌تواند به جلوگیری از افزایش اقبال عمومی درنتیجه عملکرد رئیسی و کابینه دولت سیزدهم، امیدوار باشد. در ساده‌ به‌نظر رسیدن عملیاتی کردن این روش شکی نیست اما زمان آغاز درپیش‌گرفتن روش مورد اشاره است که وجه‌تمایزی میان افراد باتجربه و ناپخته در سیاست‌ورزی خواهد بود.

الف. حمله به سفرهای استانی با نمایشی عنوان کردن رویکردهای مردمی

باگذشت کم‌تر از 6 ماه از آغاز به‌کار دولت سیزدهم به ریاست سیدابراهیم رئیسی، تغییر رویکرد دولت در بسیاری از حوزه‌های حکمرانی، جدی و غیرقابل‌چشم‌پوشی بوده است. یکی از جدی‌ترین تغییر رویکردها، ایجاد تحول در نحوه تعامل مردم و اعضای هیات دولت است که نمونه آن را در سفرهای استانی رئیس‌جمهور، وزرا و معاونا‌ن‌شان به نقاط مختلف ایران شاهد هستیم. تغییر رویکردی که به‌دنبال خود، عمق کم‌توجهی دولت‌ قبل نسبت به این ظرفیت اجتماعی را نشان می‌دهد. در این موقعیت، حامیان دولت قبل، با عملیات‌های رسانه‌ای جسته‌وگریخته‌شان در این حدود 6 ماهی که سفرها در جریان است، سعی داشته‌اند دستاورد این ارتباط مستقیم اعضای دولت با مردم را کم‌اهمیت و سفرهای استانی را نمایشی جلوه دهند. شاهد مثال غلط بودن محاسبات حامیان روحانی، 16 برابر شدن حجم نامه‌های مردمی تحویل شده به دولت در این سفرهاست که همزمان با اینکه نشان‌دهنده حجم زیاد مشکلات معیشتی مردم این مناطق است، نشان از امیدوارتر شدن جامعه نسبت به شنیده شدن صدایشان توسط مسئولان دولت سیزدهم دارد.

ب. عملیات رسانه‌ای ایجاد تشکیک در دستاوردهای عرصه دیپلماسی

از دیگر حوزه‌هایی که رسانه‌های حامی سیاست‌های دولت روحانی به‌طور جدی در آن فعالیت مطالبه‌گرانه و نقادانه دارند، حوزه سیاست خارجی است. جایی که دولت رئیسی، سیاست‌های خود را متفاوت از دولت قبل اعلام کرده است که محورهای آن «توجه بیش‌ازپیش به ظرفیت کشورهای همسایه‌ در کم‌‌اثرکردن تحریم‌ها»، «فعال کردن ظرفیت‌های تعامل با شرق» و «حذف تمرکزی»  هستند که پیش از آن بر مذاکره با غرب بر سر مسائل هسته‌ای ایران وجود داشت. درباره ایده توجه بیش‌ازپیش به کشورهای همسایه که یکی از موارد مورد تاکید منتقدان سیاست‌های دولت روحانی در سیاست خارجی بوده است، همواره شاهد بهانه‌هایی بوده‌ایم که کم‌کاری‌های موجود در این حوزه را تماما متوجه آثار تحریم‌های آمریکا، اجرایی نکردن لوایح سازمان FATF توسط ایران و به‌نتیجه نرسیدن برجام می‌دانستند. درصورتی‌که در مدت حدودا پنج‌ماهه فعالیت‌های دولت سیزدهم، بدون آنکه تحریم‌های آمریکا کم‌تر شود، لوایح سازمان اف‌ای‌تی‌اف پذیرفته شود یا مذاکرات وین به نتیجه نهایی برسد، شاهد افزایش سطح تبادلات و یا نقشه‌راه‌‌های عملیاتی جهت افزایش سطح ارتباطات میان ایران و کشورهای همسایه بوده‌ایم. علاوه‌بر این در همان هفته‌های ابتدایی آغاز به‌کار دولت رئیسی بود که بعد از ایجاد ارتباطاتی میان ایران و کشورهای آسیایی که نشان از تغییر رویکرد جدی دولت سیزدهم در سیاست‌ خارجی بود، شاهد پذیرش درخواست عضویت کامل جمهوری اسلامی ایران در سازمان همکاری شانگهای با موافقت اعضای این سازمان بودیم؛ اتفاقی که با عملیات گسترده رسانه‌‌های اصلاح‌طلب برای ثبت این دستاورد به نام دولت روحانی همراه بود. رسانه‌هایی که پیش از آن و در دولت دوازدهم، مانع اصلی پذیرش عضویت کامل ایران در این سازمان را مسائلی ازجمله تصویب نشدن لوایح سازمان اف‌ای‌تی‌اف می‌دانستند. مورد دیگری که رسانه‌های حامی رویکردهای دولت حسن روحانی در سیاست خارجی در آن عملیات‌های مشترک و متعددی داشتند، درباره افزایش سطح ارتباطات ایران با چین و روسیه بود. در این مورد برخلاف موضوع اجلاس شانگهای که بخش اعظم فعالیت‌های تخریبی از سوی رسانه‌ها مشاهده می‌شد، شاهد فعالیت‌های واضح، پررنگ و متعدد چهره‌های اصلاح‌طلب حامی دولت‌ روحانی بودیم. فعالیت‌هایی که وجه تخریبی و رویکرد کنایه‌محورشان به‌صورت آشکاری بر وجه دلسوزانه و منطقی آن غالب بود. قصد ایران برای افزایش سطح تبادلات اقتصادی با روسیه و چین خود را در آغاز عملیاتی شدن سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین در سفر وزیر امور خارجه به این کشور، و تفاهمات صورت‌گرفته میان رئیسی و پوتین در سفر مهم رئیس‌جمهورمان به روسیه نشان داد. تفاهماتی که یکی از آنها، تسریع فرآیند تکمیل راهگذر شمال‌- جنوب بود که درصورت تکمیل، به یکی از تاریخی‌ترین دستاوردها در روابط میان ایران و روسیه تبدیل خواهد شد. چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب به‌قدری در حمله به سفر مهم رئیسی به مسکو فعالیت رسانه‌‌ای داشتند که گویی مواردی ازجمله چیدمان سالن استقبال و نحوه نشستن رئیس‌جمهور روسیه برایشان اصل است تا مواردی که در دیدار سه‌ساعته میان روسای جمهور دو کشور درباره لزوم افزایش تبادلات تجاری دو کشور مطرح شد. همه اینها نشان از آن دارد که درحال‌حاضر جدی‌ترین هدف اتاق فکر حامیان روحانی، زیرسوال بردن دستاوردهای دولت رئیسی در این حوزه است. نتیجه زیرسوال بردن دستاوردها و اقدامات دولت سیزدهم هم ایجاد حس ناامیدی در جامعه نسبت به آینده خواهد بود که به‌نظر می‌رسد تنها امید حامیان روحانی برای بازگشت به عرصه قدرت نیز غلبه پیدا کردن این حس ناامیدی در میان مردم نسبت به عملکرد دولت مستقر است.

  چرا اصلاحات در موقعیت جنگ نیست

اصلاح‌طلبان که برای حفظ سرمایه اجتماعی خود در زمان ریاست‌جمهوری روحانی رویکرد عبور از او را در پیش گرفته بودند و برای فاصله گرفتن از او، روحانی را رئیس‌جمهوری غیراصلاح‌طلب می‌خواندند در رویکردی متناقض با سیاست پیشین خود در دوران پساانتخاباتی، پروتکل‌های یارگیری خود را برای آغاز جنگ علیه دولت طوری تعیین کرده‌اند که می‌توانند چهره‌هایی همچون ناطق، روحانی و خاتمی را با هم بپذیرند. سیاست متناقض اصلاح‌طلبان در تعامل با دولت روحانی اما پاشنه‌آشیلی برای کنش جنگ‌طلبانه اصلاح‌طلبان است؛ چراکه اصلاح‌طلبان در شرایط فعلی نیز با چالش سرمایه اجتماعی مواجهند و حافظه تاریخی مردم نیز آنقدر ضعیف نیست که دوران 8ساله دولت روحانی را که هنوز چندماه نیست به پایان رسیده، فراموش کرده باشند.

مدیریت نامطلوب دولت روحانی در کلان مسائل کشور گزاره ناکارآمدی این دولت را آنقدر در ذهن مردم پررنگ کرده است که این اجازه را به اصلاح‌طلبان نمی‌دهد در بازه‌ای چندماهه نقش منتقد و مطالبه‌گر را به‌خود بگیرند.

اصلاح‌طلبان که با دوقطبی‌سازی حول منافع ملی، سیاست خارجه و مذاکره با آمریکا را به‌عنوان برگ‌برنده پیروزی خود در انتخابات92 انتخاب کردند، سال96 نیز با تکرار حمایت خود که خاتمی رسما آن را اعلام کرد سرمایه اجتماعی خود را برای پیروزی در انتخابات دراختیار روحانی قرار داده و بیشترین چسبندگی را با دولت روحانی ایجاد کردند؛ چسبندگی‌ای که جلسات اخیر این طیف با حضور روحانی آن را تشدید کرده است. روحانی اما با بدترین شیوه ممکن با این سرمایه اجتماعی برخورد کرد و آن را سوزاند.

روحانی با محور قرار دادن سیاست خارجه و محدود کردن سیاست خارجه به مذاکره با آمریکا، جزئی‌ترین مسائل کشور را نیز معطل به نتیجه رسیدن برجام قرار داد. درنتیجه با شکست برجام روحانی نتوانست ایده جدیدی برای مدیریت کلان مسائل کشور ارائه دهد و درنتیجه در میدان‌های مختلف اقتصادی و اجتماعی با بحران مواجه شد. افزایش حدود 1000درصدی قیمت دلار تا سال99 و به تبع آن ایجاد تورم در قیمت سایر کالاها، بروز چندین بحران اجتماعی ازجمله اعتراضات مردمی آبان98 در واکنش به افزایش یکباره قیمت بنزین، ناتوانی در تامین واکسن و بالا رفتن آمار فوتی‌های ناشی از کرونا تا 700نفر برخی از نمونه‌های سوءمدیریت در دولت روحانی است که مردم تاثیر آن را به‌طور مستقیم در زندگی خود احساس کردند.  

ناتوانی در مدیریت بحران زمانی که با بهانه‌جویی‌هایی همچون تحریم و عدم پیوستن ایران به  FATFاز جانب دولتمردان و نیز برخی اصلاح‌طلبان پاسخ داده می‌شد، این گزاره را که دولت اصلاح‌طلب روحانی ایده جایگزینی برای مدیریت کشور ندارد در ذهن مردم تشدید کرده و بر موج ناامیدی مردم از آنها می‌افزود.

نکته دیگری که مانع بهره‌برداری اصلاح‌طلبان از ایجاد جنگ روانی علیه دولت می‌شود این است که آنچه آنها برای تخریب انتخاب کرده‌اند اتفاقا نقاط‌قوت دولت سیزدهم است.

مورد انتقاد شدید قراردادن بازدیدهای میدانی رئیسی و کاریکاتور کشیدن درمورد آن درحالی که این بازدیدها با واکنش‌های مثبت مردم مواجه شده و سرمایه اجتماعی رئیسی را افزایش داده است، خیلی نمی‌تواند دستاوردی برای اصلاح‌طلبان فراهم کند، آن‌هم در شرایطی که تصاویر رئیس‌جمهور منتخب اصلاحات یعنی روحانی به‌جای حضور در میدان، در تفریحات زمستانی منتشر می‌شد و اخبار سفرهای توریستی او به جزایر جنوبی در بحبوحه بحران سیل در کشور بازنشر می‌شد.

اصلاح‌طلبان که جهان را صرفا در غرب خلاصه کرده بودند و دستاوردی از این نگاه نداشتند، همچنین درحالی رویکرد نگاه به شرق دولت سیزدهم را زیرسوال می‌برند که این دولت توانسته دستاوردهای خوبی از این رویکرد کسب کند. پیوستن به اجلاس شانگهای و گسترش روابط تجاری با کشورهای شرقی ازجمله چین تاثیر مثبتی بر اقتصاد کشور داشته، توانسته میزان درآمدهای نفتی ایران را افزایش دهد.

در مذاکرات وین نیز ایران توانسته با جهت‌دادن به مسیر مذاکرات مطالبات بحق ایران در حوزه رفع تحریم و ارائه تضمین را به محور مذاکرات تبدیل کند. این درحالی است که مذاکرات برجامی در دوره روحانی صرفا فعالیت‌های هسته‌ای ایران را اصل قرار داده بود و درمقابل بدعهدی سایر طرف‌ها، عامل بازدارنده قوی‌ای را پیش‌بینی نکرده بود. درنهایت خروج ترامپ از برجام، وهن بودن گزاره‌هایی همچون «امضای کری تضمین است» را به اثبات رساند.

عملکرد قابل‌قبول دولت سیزدهم در چندماهه ابتدایی آغازبه‌کار خود از یک‌سو و سوءمدیریت دولت روحانی در طرف مقابل باعث شده اصلاح‌طلبان که چسبندگی کامل با دولت‌های یازدهم و دوازدهم دارند، نتوانند برگ‌برنده‌ای برای تقابل با دولت بیابند.



:: بازدید از این مطلب : 125
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : smsreson
ت : دو شنبه 18 بهمن 1400
.

پنل پیامک

1400-10-23 23:56:54 1055  0  0

چقدر با روشهای کسب درآمد آنلاین آشنا هستید ؟آیا میدانید از روش های آنلاین چقدر می‌توانید ماهیانه درآمد داشته باشید ؟ در این مقاله با پیام‌رسون همراه باشید تا بهترین و جامع ترین روش تبلیغ آنلاین که همان نمایندگی پنل پیامک می باشد بیشتر آشنا شوید . 

در ابتدا به تعریف کلی نمایندگی پنل پیامک میپردازیم .

 

 نمایندگی پنل پیامک چیست ؟:

سرویس پیام‌ کوتاه یا همان اس ام اس یک سرویس از شبکه های تلفن همراه است که برای ارسال و دریافت پیام کوتاه با کمک شبکه های تلفن همراه انجام می شود که یکی از بزرگترین دستاورد های صنعتی و فناوری بشر در دهه های اخیر بوده است . در واقع سرویس ارسال پیامک یک سامانه پیشرفته و هوشمند است که برای مدیریت ارسال پیامک انبوه از طریق یک صفحه وب و با اهداف تجاری استفاده می شود . این ابزار قدرتمند یعنی نمایندگی پیامک ، نیازی به سخت افزار و نرم افزار ندارد و همه ی کار آن به صورت آنلاین بوده و در بستر یک سایت در اختیار کاربران قرار می‌گیرد.

 

 

 

امکانات نمایندگی پیامک :

امکاناتی که یک نمایندگی پنل پیامک  می تواند در اختیار کاربران قرار دهد بسیار زیاد بوده اما در زیر به تعدادی از آنهایی که مهم تر هستند پرداخته ایم .

 

1- دسترسی به سامانه پیام کوتاه با دامین اختصاصی :

هر نمایندگی پیامک میتواند با دامنه یا زیر دامنه دلخواه خود وارد سامانه پیامک شود و دسترسی کاربران به سامانه از طریق دامنه اختصاصی  به ریسلر امکان پذیر خواهد بود . 

 

2- درج لوگو :

شما به عنوان یک نمایندگی پیامک می توانید نام مناسبی برای سامانه پیامک خود انتخاب کنید و بر  اساس آن  یک لوگو طراحی کنید و در نهایت لوگو اختصاصی خود را در صفحه اصلی سامانه‌پیامک قرار دهید. 

 

3- واگذاری نامحدود پنل پیام کوتاه : 

هر نمایندگی پیامک می تواند به صورت نامحدود، پنل  کاربری واگذار کند . علاوه بر آن می‌تواند پنل پیامک را به صورت بسته های مختلف از ابزارهای سامانه تعریف کند و با تعرفه های مختلف در اختیار کاربران قرار دهد.

 

4- پنل مستقیم نمایندگی پیامک  :

هر نمایندگی پیامک  می‌تواند به صورت شاخه ای به تعداد نامحدود ریسلر مستقل تقسیم شود و پنل‌های ریسلری را به صورت مستقل در اختیار کاربران بگذارد .  این پنل های نمایندگی پیامک  میتواند امکانات و محدودیت های متفاوت داشته باشد. 

 

5- عدم نیاز به هاست : 

این  نمایندگی پیامک نیازی  به نصب روی هاست خاصی ندارد. 

 

6- درگاه پرداخت آنلاین :

نمایندگی پیامک می توانند درگاه الکترونیک اختصاصی در سامانه پیامک را راه‌اندازی کنند تا کاربران بتوانند به صورت آنلاین وارد حساب شده و شارژ خود را انجام دهند. 

 

7- شماره مجازی دائمی :

این واگذاری شماره از پیش شماره ۳۰۰۰ بوده و می تواند به صورت سالیانه به کاربران عرضه شود. 

 

8- تعیین تعرفه : 

نمایندگی های پیامک این اختیار را دارند که ارسال و دریافت پیامک را بر اساس سیاست‌های خود قیمت گذاری کند. 

 

ویژگی نمایندگی پیامک پیام رسون :

پلتفرم نمایندگی پیامک پیام رسون  بدین صورت است که شما با ایجاد یک اکانت کاربری میتوانید شروع به ارسال تبلیغات پیامکی ، ارسال انبوه پیامک ، ارسال انبوه پیام کوتاه از روی نقشه و خیلی کارهای دیگر که فراتر از یک ارسال پیامک تلفنی است را انجام دهید. در زیر به صورت ایتمی به تمام ویژگی های نمایندگی پیامک پیام رسون اشاره شده است .

 

1- استفاده از بانک اطلاعاتی پنل پیامک شیراز بدون درج نام ما و همچنین توانایی افزودن بانک اختصاصی خود برای کلیه کاربران تان با تنظیمات و امکانات تخصصی

 

2- ارسال انبوه پیامک براحتی ازطریق پلتفرم نرم افزاری

 

3- وجود امکان شخصی سازی پنل پیامک برای نمایندگان فروش پیامک

 

4- امکان اعمال تغییرات در پنل اس ام اس مطابق نظر نماینده پیامک

 

5- بانک اختصاصی پیشرفته و کامل جهت استفاده نماینده سامانه پیام کوتاه مطابق میل خود

 

6- امکان ایجاد سامانه پیام کوتاه رایگان (پنل پیامک رایگان) برای کاربر جهت تست و یا ارسال از طریق دفترچه تلفن شخصی

 

7- امکان ارسال پیامک زنده همراه اول و ایرانسل توسط اولین سامانه ارسال پیامک زنده در کشور توسط سامانه پیام کوتاه شیراز پیام رسون

 

8- امکان ارسال پیامک آنلاین توسط اولین سامانه ارسال پیامک آنلاین در کشور توسط سامانه پیام کوتا پیام رسون

 

9- امکان ارسال اس ام اس انبوه از طریق اپلیکیشن پیام رسان و ارائه اپلیکیشن مذکور به کاربران خودتان با برند خودتان

 

10- امکان استفاده از پیامک هوشمند جهت نظر سنجی پیامکی ، پاسخگوی خودکار پیامک ، منشی تلفنی و مسابقه جهت تبلیغات کارآمد پیامکی

 

11- امکان ارسال پیامک صوتی ( با استفاده از خطوط 9000 و پیام صوتی ) 

 

12- امکان ارسال پیامک انبوه از روی نقشه

 

13- محفوظ بودن کلیه اطلاعات نمایندگان فروش نزد سامانه اس ام اس پیام رسون شیراز

 

14- فعال سازی خطوط خدماتی جهت ارسال به بلک لیست در کمتر از ۵ روز کاری جهت استفاده نماینده پیامک

 

15- امکان فعال سازی خطوط عمومی ارسال پیامک در ۱ روز کاری

 

16- قیمت مناسب در قبال خدمات فوق العاده پنل اس ام اس

 

17- امکان ایجاد کارت ویزیت الکترونیک مطابقه سلیقه خود

 

18- امکانات هوشمند پنل اس ام اس نظیر فروشگاه من ، ارسال زمان دار و منشی عضویت پیامکی و ….

 

پیام رسون :

سامانه پیام کوتاه شیراز با سالها سابقه درخشان در ارائه پنل پیامک به مشتریان و فروش نمایندگی پیامک به همکاران توانسته اعتبارو اعتماد زیادی را از هم وطن های خود  بدست آورد و همین باعث شده که هر روز تلاش کنیم تا بهتر از دیروزمان باشیم و با ارائه بهترین خدمات در راستای پنل پیامک شما را به در آمد های بالا در ماه برسانیم .

جهت خرید پنل اس ام اس از شیراز اس ام اس همین حالا اقدام کنید . 

 



:: بازدید از این مطلب : 108
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : smsreson
ت : چهار شنبه 6 بهمن 1400
.

حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه روز دوشنبه در اختتامیه همایش ملی ایران و همسایگان، به مذاکرات هسته‌ای ایران و 1+4 با مشارکت غیرمستقیم آمریکا اشاره کرد و تلویحا از مذاکره با طرف آمریکایی خبر داد. او با اشاره به پیام‌های طرف آمریکایی برای «سطحی از مذاکرات مستقیم با ایران»، شیوه مذاکره با آمریکا را «از طریق non paper و آقای مورا و یکی دو کشور عضو برجام در وین» معرفی کرد و از این طریق خبرهایی را که در کانال‌های مجازی درباره «مذاکره مستقیم با آمریکا» منتشر می‌شود، تکذیب کرد. وزیر امور خارجه تلویحا از احتمال مذاکره مستقیم با آمریکا سخن گفت اما برای آن پیش‌شرط‌هایی هم گذاشت. او گفته که اگر در روند مذاکرات به مرحله‌ای برسیم که لازمه رسیدن به یک «توافق خوب» با «تضمین بالا» این باشد که سطحی از گفت‌وگوها را با آمریکایی‌ها داشته باشیم، این را هم «نادیده نخواهیم گرفت.» امیرعبداللهیان البته در جمع خبرنگاران این را نیز گفت که آمریکایی‌ها مکررا برای مذاکره درخواست دارند «اما هنوز به این مساله در جمع‌بندی‌های خودمان نرسیدیم.»

در همین راستا، روز گذشته علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان در توئیتی تلاش کرد گزاره مهمی را که در کلام وزیر امور خارجه بر آن تاکید شده بود، پررنگ‌تر کند. او نوشت: «تاکنون ارتباط با هیات آمریکایی حاضر در وین با مبادله نوشتار غیررسمی انجام شده و نیازی به بیش از این نیز نبوده و نخواهد بود» و تاکید کرد این روش ارتباطی تنها زمانی با روش‌های دیگر جایگزین می‌شود که توافق خوب در دسترس باشد.

 توافق خوب چیست؟

اما توافق خوبی که ایران از آن سخن می‌گوید، چه مختصاتی دارد؟ ایران پیش از این بارها اعلام کرده توافق خوب، توافقی است که در آن کلیه تحریم‌ها مطابق برجام لغو شوند. این به آن معناست که علاوه‌بر تحریم‌هایی که مطابق برجام باید لغو شوند، تحریم‌هایی که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق آمریکا با برچسب‌های مختلف آنها را علیه ایران اعمال کرد نیز باید از میان برداشته شوند. جدا از لغو تحریم‌ها، تهران «راستی‌آزمایی» روند تحریم‌ها را بخش دیگر فرآیند رسیدن به یک توافق خوب می‌داند. درکنار این دو، دریافت خسارت سومین مولفه برای دستیابی به یک توافق خوب است. تهران به‌دنبال آن است که هزینه خسارت‌های وارده به کشور بعد از خروج ایالات‌متحده از برجام در سال 97 را دریافت کند. چهارمین مولفه یک توافق خوب «اخذ تضمین» است. ایران به‌دنبال دریافت تضامین محکمی است که مطمئن شود، آمریکا بعد از تغییرات سیاسی احتمالی در دولت آینده، دوباره از این توافق خارج نشود. تنها در صورت در دسترس بودن چنین توافقی، تهران احتمالا حاضر به گفت‌و‌گو با طرف آمریکایی خواهد شد.

 مذاکره مستقیم ایران و آمریکا؟

اگر اقدامات آمریکا به‌گونه‌ای باشد که ایران در جمع‌بندی خود به این نتیجه برسد که توافق خوب در دسترس است و با مذاکره می‌توان به چنین نقطه‌ای رسید، احتمالا چنین دیداری انجام می‌شود اما در شرایط فعلی به‌نظر نمی‌رسد در طرف آمریکایی اراده‌ای برای دستیابی به توافق موجود باشد که برمبنای آن تهران حاضر به مذاکره مستقیم شود. سخن گفتن طرف آمریکایی از مذاکره مستقیم، درواقع نشانگر مانور تاکتیکی واشنگتن است که با مانوری متقابل از سوی تهران، به آن پاسخ داده شده است. در ایران برای خنثی‌سازی مانور آمریکا، عالی‌ترین مقام دستگاه دیپلماسی خود به موضوع مذاکره واکنش نشان داده است؛ سطح حسین امیرعبداللهیان فراتر از جایگاه رابرت مالی مسئول میز ایران در وزارت خارجه آمریکاست. این موضع امیرعبداللهیان اگر از سوی مقامی عالی‌رتبه‌ در آمریکا حداقل در سطح وزیر امور خارجه آمریکا مواجه نشود، سطوح تاکتیکی اقدام واشنگتن مشخص می‌شود.

از سوی دیگر امیرعبداللهیان که در مذاکرات با 1+4 حضور ندارد، درباره امکان مذاکره مستقیم صحبت کرده و نه یکی از اعضای تیم مذاکره‌کننده تا گفت‌و‌گو‌های هسته‌ای همچنان بدون آمریکا جریان داشته باشد. ایران در بیان موضع خود در برابر آمریکا دست به مانور متقابل زده و همزمان با تحریک لایه‌های بالاتر مقامات آمریکا به‌دنبال کسب شواهدی جدی برای تشخیص اراده واشنگتن است و همچنین می‌کوشد حتی بر عدم مذاکره رسانه‌ای تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای خود با واشنگتن تاکید کند.

 مذاکره حین اجرای سیاست‌های ترامپی بایدن

مذاکره با آمریکا به‌دلیل برداشت‌های متفاوتی که از آن صورت می‌گیرد، اثراتی دارد که باید مورد بررسی قرار گیرند و مدیریت شوند.

مذاکره با آمریکا هنگامی‌که بایدن درحال ادامه سیاست فشار حداکثری است، بی‌معنی به‌نظر می‌رسد. بایدن مانند دولت پیشین آمریکا همچنان کارزار فشار حداکثری را ادامه می‌دهد و علاوه‌بر تحریم مقامات ایران به‌دنبال توقیف نفتکش‌های ایران است. او می‌کوشد از میراث ترامپ بیشترین بهره‌برداری را داشته باشد. از همین رو ساده‌انگاری است اگر تصور شود تفاوت معناداری در سیاست دولت بایدن در مواجهه با ایران نسبت به دولت پیشین وجود دارد. اگر ایران به‌دلیل کارزار فشار حداکثری و تلاش واشنگتن برای انعقاد آنچه توافقی بهتر و محکم‌تر خوانده می‌شد، با دولت ترامپ مذاکره نکرد، دلیلی برای مذاکره با دولتی وجود ندارد که تنها نامش تغییرکرده و اگر بایدن و سیاست‌هایش، همان سیاست‌های ترامپ و دولتش باشد، چه دلیلی برای مذاکره وجود دارد؟

نخستین اثر مذاکره با دولتی که سیاست‌های ترامپ را دنبال می‌کند، ارسال پالس ضعف از سوی تهران است. مذاکره در چنین شرایطی بیانگر این است که ایران دربرابر فشارهای آمریکا کوتاه آمده و پس از چندسال مقاومت در برابر دولت ترامپ، در یک‌سالگی دولت بایدن، از این مقاومت خسته شده است. ایران باید هنگامی وارد مذاکره مستقیم با آمریکا شود که دولت بایدن شروع به اقداماتی برای شفاف ساختن تفاوت خود با دولت قبلی است، برای تهران مساله اسم دولت‌های آمریکا نیست، بلکه رسمی است که برمبنای آن قصد مذاکره با تهران را دارند.

سخن گفتن از مذاکره مستقیم، مشروط به در دسترس بودن «توافق خوب» به‌معنای رسمیت بخشیدن به تفاوت بایدن با ترامپ نیست، بلکه خنثی‌سازی وجوه نرم سیاست‌ورزی دموکرات‌ها نسبت به جمهوری‌خواهانی است که تمایل بیشتری در کاربرد زور عریان دارند. مانورهای دیپلماتیک و نرم ایران برای مواجهه با پیشنهاد و درخواست مذاکره مستقیم با آمریکا در یک فرآیند وارد سطوح بالاتر می‌شوند. این مانورها هنگامی می‌توانند وارد حوزه تاکتیکی شوند که آمریکا هم در حوزه تاکتیکی آورده‌هایی را پیش از مذاکرات به‌میدان روابط خود با ایران بیاورد تا کارشناسان تهران بر سر میز مذاکره با کارشناسان واشنگتن حاضر شوند.

اگر در مذاکرات تاکتیکی با حضور کارشناسان دستاوردهای کلان یا راهبردی برای ایران حاصل شد، آنگاه این مذاکرات با حضور مدیران سیاسی می‌تواند از شکل تاکتیکی به‌حالت راهبردی ارتقا یابد. در این فرآیند تدریجی که شامل اقدامات عملی آمریکاست، دولت این کشور از سیاست ترامپی خارج می‌شود تا مذاکره با ایران امکان‌پذیر شود.

اثر دیگر مذاکره مستقیم با آمریکا احتمال پررنگ شدن اهمیت مذاکره با این کشور درمقابل طرف‌های حاضر در برجام است که حرکات مخربی در سطح واشنگتن نداشته‌اند. از این رو فرآیند مذاکره با آمریکا باید به‌گونه‌ای باشد که این گفت‌وگوها برجسته‌تر از چهارچوب مذاکرات ایران با 1+4 تلقی نشود، بلکه گامی برای بازگشت آمریکا به این چهارچوب به‌شمار برود.

همچنین مذاکره با ایالات‌متحده باید بدون صدور خوش بینی باشد، زیرا واشنگتن تمایل دارد نقش ازدست‌رفته خود در مذاکرات را -که علی‌رغم توان بالای این کشور رخ داده- بار دیگر از طریق امواج رسانه‌ای مثبت بازیابی کند؛ امری که با وجود روی کار آمدن بایدن، نزدیکی و هماهنگی اروپا با دولت وی و همچنین بازگشتش به گفت‌وگو‌ها تاکنون از کسب آن عاجز بوده است‌.

مذاکره مستقیم با ایران بدون‌مدیریت جوانب می‌تواند موجب تبدیل ظرفیت بالای آمریکا به دستاوردهای سیاسی شود، زیرا تاکنون با وجود اثر بزرگ تحریم‌های این کشور که ناشی از توان اقتصادی بالای واشنگتن است، این ظرفیت با دور ماندن آمریکا از میز مذاکره به دستاوردی سیاسی منجر نشده است.

مذاکره مستقیم ایران با آمریکا به‌دلیل نقش کلیدی این کشور در بحران هسته‌ای و تحریم‌های کنونی، متفاوت از مذاکرات جداگانه تیم هسته‌ای ایران با نمایندگان فرانسه، آلمان، انگلیس، روسیه و چین است و از این رو برداشت‌ها از آن هم محدود به دیداری ساده و معمول نخواهد بود، زیرا دیدارهای ایران با دیگر کشورها، تنها تسهیل‌کننده بوده است اما مذاکره با آمریکا، کلیدی تلقی خواهد شد.

بنابراین اگر کشورهای عضو توافق هسته‌ای نسبت به دیدارهای جداگانه ایران با کشورهای دیگر واکنش موازنه‌بخش نشان نمی‌دادند، درصورت مذاکره ایران و آمریکا با تهدید کاهش وزن و اثرگذاری خود در مذاکرات روبه‌رو شده و دست به اقدامات موازنه‌بخش خواهند زد که لازمه آن فشار و بهانه‌گیری علیه تهران است. اگر مذاکره با آمریکا بی‌ثمر باشد، دستاورد ایران از این گفت‌و‌گوها دوری کشورهای عضو از تهران خواهد بود؛ چیزی که آمریکا به‌عنوان یکی از اهداف جانبی گفت‌و‌گوی مستقیم با ایران روی آن حساب بازکرده، زیرا بلافاصله پس از شکست مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا، واشنگتن در محیطی به‌شدت مساعد، تنش‌آفرینی و افزایش فشارها را آغاز خواهد کرد تا تهران را در تنگنا و انزوا قرار دهد. این پدیده به جهت وزن بالای سیاسی و راهبردی واشنگتن نادیده‌گرفتنی نیست و باید در سطح متناسب به آن نگریست. در چنین شرایطی تهران تنها زمانی می‌تواند به مذاکره مستقیم با آمریکا بیندیشد که پالس‌های اطمینان‌بخشی در راستای رسیدن به توافق خوب دریافت کند. قسمتی از این پالس شاید آزادسازی بخش قابل‌توجهی از پول‌های بلوکه‌شده ایران باشد.

 مذاکره احتمالی چگونه باید باشد؟

با توجه به مشکلات و تبعات نهفته و آشکار موجود در مذاکره مستقیم احتمالی میان ایران و آمریکا، مقامات تهران در تنظیم این گفت‌و‌گوها جوانب موجود را با دقتی بیشتر از گذشته سنجیده و برخلاف شیوه «ساده‌گیری جهت تسهیل امور» در برابر واشنگتن باید ایده «سختگیری جهت حفظ کنترل امور» را در پیش گیرند. در ادامه به برخی نکات لازم برای مذاکره احتمالی میان ایران و آمریکا پرداخته شده است.

۱ -مذاکره مستقیم ایران و آمریکا باید به‌اصطلاح در اتاقی جداگانه و بدون حضور دیگر طرف‌های حاضر در مذاکرات باشد، زیرا در غیر این صورت این‌گونه تلقی می‌شود که واشنگتن به توافق بازگشته است.
۲ -سطح مذاکرات باید در سطح کارشناسی باشد تا مواضع آمریکا در وهله نخست ارزیابی شود.
۳ -در حین این مذاکرات باید همچنان گفت‌وگوهای هسته‌ای در چهارچوب 1+4 ادامه یابد و مذاکرات با آمریکا باعث توقف و نظاره کردن این گفت‌و‌گو نشود.
۴ -به دلیل مذاکره با ۱+۴ در وین مذاکره کارشناسی با آمریکا باید در شهری به‌جز وین برگزار شود.
۵ -کارشناسان حاضر در مذاکره اولیه با آمریکا نباید به‌طور مستقیم از اعضای تیم مذاکراتی ایران باشند، بلکه باید از اعضای تیم دیپلماتیک حاضر در کشور محل برگزاری تشکیل شوند.
۶ -تعداد و مدت دیدار باید کم و کوتاه باشد تا بر وجهه ارزیابی این دیدارها تاکید شود و دچار تکرر بی‌رویه و بی‌حاصل نشود.
۷ -شروع مذاکره مستقیم باید با یک گام‌های مثبت آمریکا آغاز شود. به عبارت دیگر آمریکا برای مذاکره مستقیم باید امتیاز بدهد.
۸ -عنوان مذاکره با آمریکا برای جلوگیری از سوءاستفاده بعدی واشنگتن به‌دقت انتخاب شود. مذاکره بی‌عنوان دارای خطرات روانی و رسانه‌ای است. عنوان مذاکرات لزومی به پذیرش آمریکا نداشته و امکان انتخاب یکجانبه آن وجود دارد. این عنوان می‌تواند «دیدار الزام آمریکا برای بازگشت متناسب به توافق هسته‌ای» باشد.
۹ -عنوان انتخابی علی‌رغم شفافیت در بیان اهداف و محتوا نباید پرطمطراق باشد تا اهمیت مذاکره با آمریکا را پررنگ کند.
۱۰ -پیش از گفت‌وگوها باید دستورکار مشخص باشد و مسائلی مانند اخذ تضمین و راستی‌آزمایی ذکر شود.
۱۱ -مذاکره باید با میانجی‌گری کشوری خارج از توافق صورت گیرد. البته این مساله به‌معنای حضور نماینده کشور مزبور در جلسه نیست.
۱۲ -باید اعلام شود نتیجه این مذاکرات حتی درصورت مثبت بودن، منجر به بازگشت مستقیم آمریکا به برجام نیست، بلکه پس از آن واشنگتن با پذیرش متون جلسات ایران با 1+4 قادر به بازگشت به برجام خواهد بود. مذاکره با ایران صرفا جهت تسهیل پذیرش متون از کانال مذاکراتی برجام صورت می‌گیرد.

مذاکرات وین؛ تمرکز تیم ایران بر تضمین‌ها

با توجه به انتخابات میان‌دوره‌ای آمریکا و احتمال به هم‌خوردن بالانس دموکرات‌ها در مجلس، لازم است تهران فرض‌هایی را درباره طول عمر توافق داشته باشد. برای تهران معنایابی زمان بسیار راهبردی است. براساس همین، تهران تلاش می‌کند در مذاکرات، بر اخذ تضمین‌های لازم تاکید کند.

آن‌گونه که خبرنگار اعزامی ایرنا به وین گزارش کرده، روز سه‌شنبه تیم مذاکره‌کننده ایرانی برای دستیابی به توافقی پایدار و قابل اتکا، تمرکز ویژه‌ای بر موضوع تضمین‌ها و راستی‌آزمایی داشته است.

برپایه این گزارش، علی باقری‌کنی، مذاکره‌کننده ارشد کشورمان، حوالی ساعت ۱۵ به وقت محلی وارد هتل کوبورگ شد و در نخستین دیدار خود با انریکه مورا هماهنگ‌کننده کمیسیون مشترک ملاقات کرد. گفت‌وگوهای روزانه به‌طور معمول با ملاقات مذاکره‌کننده ارشد ایران و نماینده اتحادیه اروپا آغاز شد و با برگزاری جلسات در قالب‌های دو و چندجانبه پیگیری می‌شود. براساس برنامه اعلام‌شده باقری سپس با نمایندگان سه کشور اروپایی دیدار خواهد کرد. یکی از تحولات مهم در دو روز اخیر، نشست روسای تمام هیات‌های مشارکت‌کننده برای تدوین متون پایانی مذاکرات بوده است. این متن که از آن به‌عنوان سند تصمیم (Decision)یاد می‌شود، دارای سه ضمیمه در حوزه رفع تحریم‌ها، تعهدات هسته‌ای و نحوه پیاده‌سازی اقدامات طرفین است.

شنیده‌ها حاکی است که در حوزه تحریم‌ها و راستی‌آزمایی پیشرفت‌های بیشتری نسبت به تضامین حاصل شده است؛ اما هنوز موضوعات مهمی در این زمینه باقی مانده و باید تصمیمات اساسی از سوی طرف‌های غربی اتخاذ شود. از سویی گزارش‌ها از شکاف در تیم مذاکره‌کننده آمریکایی حکایت دارد و گفته می‌شود چند عضو این تیم از مذاکرات کنار کشیده یا وین را ترک کرده‌اند. این درحالی است که آمریکا به گردنه تصمیمات سیاسی سخت رسیده و باید درباره تداوم اجرای تعهداتش در آینده تضمین دهد. درواقع تیم مذاکره‌کننده ایران با گوشه‌چشمی به اقدامات غیرقانونی ایالات‌متحده و سکوت طرف‌های اروپایی در چهار سال گذشته، به‌دنبال دستیابی به توافقی پایدار و قابل اتکاست. در این رابطه همه طرف‌ها در مذاکرات وین پذیرفتند آنچه در سال‌های گذشته با خروج آمریکا از برجام رخ داد، نباید تکرار شود.
 



:: بازدید از این مطلب : 197
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : smsreson
ت : چهار شنبه 6 بهمن 1400
.

همه چیز در خصوص راه اندازی باشگاه مشتریان

1400-10-21 23:37:34 679  0  0

آیا تا به حال به این فکر کرده اید که چه تعداد از مشتریان یک بار به شما مراجعه می‌کنند و دیگر به فروشگاه شما نمی آیند؟ آیا آن مشتریان دیگر نیاز به خرید همان کالا یا خدمات ندارند؟ یا اینکه از خدمات و کالای شما راضی نبوده اند و به سراغ رقیب هایتان رفته‌اند؟ چند درصد از مشتری‌های شما جدید هستند و چند درصد تکراری هستند؟
این سوالات تعدادی از سوالات و دغدغه های مهمی هستند که هر کسب و کاری باید به آن فکر کند. و اگر بتواند راه حلی برای این دغدغه ها پیدا کند می تواند نسبت به رقبایش متفاوت عمل کند.

راه حل ساده است چراکه اگر با دنیای تکنولوژی آشنا باشید میدانید که فقط "وفاداری مشتری" است که می‌تواند موفقیت شما را تضمین کند . در واقع دوران مشتری محوری فرا رسیده است و تنوع زیاد اجناس، حضور برندهای مختلف و خدمات مشابه باعث شده تا مشتری امروزه شانس و انتخاب بالایی داشته باشد، پس شما در یک بازار رقابتی قرار گرفته اید و برای اینکه بتوانید مشتری خود را حفظ کنید باید قیمت مناسب، کیفیت بالا و برخورد خوب را چاشنی فعالیتتان کنید و برای تضمین این فعالیت باید مشتری خود را وفادار کنید در این صورت رسیدن به موفقیت برایتان آسان می‌شود.

حال به چه صورت می‌توان با ترکیب تکنولوژی و مشتری محوری به یک فرمول رسید که نتیجه ی آن مشتری وفادار باشد . نمایندگی پیامک به شما پاسخ می دهد که با استفاده از باشگاه مشتریان می توانید به این فرمول جذاب و قدرتمند دست پیدا کنید . در واقع راه اندازی باشگاه مشتریان بهترین و به روز ترین روش برای هوشمندسازی کسب و کار و موفقیت در وفادارسازی مشتریان است . اما هر کسب و کاری را باید این موضوع را بداند که با توجه به نوع کسب و کارش ، هدف متفاوتی را دارد و باید اساس آن هدف اقدام به راه اندازی باشگاه مشتریان کند . در واقع نرم‌افزار باشگاه مشتریان باید بر اساس کسب و کار شما طراحی و پیاده سازی شود بر همین اساس شما باید از نمایندگی سامانه پیام کوتاهی اقدام به خرید باشگاه مشتریان کنید که به صورت کامل با ماژول ها و ابزارهای باشگاه مشتریان آشنا باشند  تا بتوانند با توجه به استراتژی فروش شما برنامه را طراحی کنند . نمایندگی سامانه پیام کوتاه شیراز به عنوان بهترین پنل پیامک شیراز و پیشرفته ترین سامانه پیامک این دانش را دارد که باشگاه مشتریان ویژه کسب و کار شما را طراحی و و راه اندازی کند .

 

 در زیر به تعدادی از امکاناتی که باشگاه مشتریان پیام رسون می توانند در اختیارتان قرار دهد اشاره کرده ایم تا شما با این نرم افزار فوق العاده بیشتر آشنا شوید  پس تا پایان با سامانه پیامک پیام رسون  همراه باشید . 

 

 

امکانات باشگاه مشتریان پیام رسون : 

 

1- ایجاد انگیزه در مشتریان به خرید مجدد:
بعد از هر بار خرید مشتری مبلغی از خرید مشتری به عنوان اعتبار به حسابش باز گردانده می شود که معمولا این اعتبار درصدی از مبلغ خرید مشتری است. مشتری می داند که در دفعه بعدی که می خواهد از شما خرید کند می تواند بخشی از مبلغ فاکتورش را از اعتبارش پرداخت کند. بنابراین مشتری هر بار با حس برنده بودن از فروشگاه شما خارج می شود. و در فکر خریدی دیگر از شما ست.
 

2- اختصاص امتیاز و اعتبار بر اساس میزان خرید و تعداد دفعات خرید مشتری:
بهتر است در یک سیستم باشگاه مشتریان طرح های امتیاز و اعتبار دهی به مشتریان متنوع باشد. مثلا بر اساس تعداد دفعات مراجعه مشتری و یا بر اساس خرید مبلغ مشخصی از خرید مشتری به او امتیاز و اعتبار بدهیم. مبالغ خرید مشتریان متفاوت است. یک مشتری ممکن است کم به شما مراجعه کند ولی مبلغ خرید بالایی داشته باشد. اما ممکن است دسته ای از مشتریان بارها به شما مراجعه کنند ولی مبلغ خرید آن ها کم باشد. بنابراین یک سیستم باشگاه مشتریان جامع سیستمی است که بتواند برای همه حالت های رفتار مشتری راه کاری داشته باشد.
 

3- ایجاد انگیزه در مشتریان برای خرید بیشتر با استفاده از امکان گروه بندی مشتریان:
با گروه بندی مشتریان می توانید دسته های اعتباری مختلفی ایجاد کنید. و مشتری با قرار گرفتن در هر گروه به امتیاز و اعتبار مشخصی برسد. به عنوان مثال سه گروه برنزی، نقره ای و طلایی ایجاد کنید و اعتبار دهی های متفاوت برای هر گروه در نظر بگیرید. به مشتری خود بگویید اگر سقف خریدش به مبلغ مشخصی رسید می تواند به گروه بالاتر برود و از تسهیلات ویژه تری برخوردار شود.
 
4- ایجاد انگیزه در مشتریان فعلی برای معرفی مشتریان جدید:
هدف نهایی از راه اندازی باشگاه مشتریان، ترغیب مشتریان فعلی به تبلیغ کسب و کار است. یک سیستم باشگاه مشتریان جامع باید راهکاری برای انجام این مهم داشته باشد. به عنوان مثال وقتی یکی از مشتریان فعلی، مشتری جدیدی را به سیستم معرفی می کند؛ میزانی اعتبار به او اختصاص داده شود. و یا هر بار که شخص معرفی شده خریدی را انجام می دهد درصدی از مبلغ خریدش به عنوان اعتبار به شخص معرفی کننده اعطا شود.
 
5- ایجاد انگیزه برای خرید دیگران با استفاده از کارت هدیه:
کارت هدیه یکی دیگر از ابزارهایی است که به جذب مشتری جدید کمک می کند. کارت هدیه را می توانید به مشتریان فعلی خود اعطا کنید تا آن ها افرادی دیگر را به مجموعه شما معرفی کنند. همچنین می توانید در برگزاری جشنواره ها و همایش ها کارت های هدیه خود را توزیع کنید. بهتر است کارت های هدیه دارای شناسه باشند و مشخص شود مشتریان جدید با چه روشی به سیستم شما جذب شده اند.

6-برگزاری جشنواره در مناسبت های مختلف و اعطای اعتبار هدیه:
یک سیستم باشگاه مشتریان جامع باید امکان اعطای اعتبار هدیه در تاریخ های مشخص را داشته باشد. معمولا در مناسبت ها میزان خرید بالا می رود و شما باید به این فکر باشید که سهم از بازار بیشتری را به خود جذب کنید.
 
7- ارزش گذاری متفاوت برای کالاها و خدمات:
در یک کسب و کار ممکن است بخواهید مشتری را ترغیب به خرید کالا یا خدمات خاصی کنید. در این صورت می توانید به آن کالا یا خدمات امتیاز یا اعتبار ویژه ای بدهید و مشتری راحت تر آن کالا را انتخاب کند.
 
8- مناسبت های مهم شخصی را به مشتریان خود تبریک بگویید:
تبریک گفتن روز تولد و سالگرد ازدواج به مشتری حس صمیمت و نزدیکی بیشتری می دهد.
 
9- ثبت نظرات مشتریان و تحلیل نظرات آن ها:
یکی از بزرگترین تفاوت ها بین کسب و کارهای عادی با کسب و کارهای موفق سیستم نظرسنجی از مشتریان است. نظرسنجی به شما کمک می کند از میزان کیفیت خدمات خود مطلع شوید. و اگر نقصی در سیستم کسب و کار شما وجود داشته باشد بتوانید آن را به موقع رفع کنید. همچنین نظرسنجی به مشتری شما حس مهم بودن می دهد. شما می توانید به پاس وقتی که مشتری برای ثبت نظر خود گذاشته است به او میزانی اعتبار هدیه بدهید.
 
10- آگاه کردن مشتری از میزان اعتبار و امتیاز آن ها:
یکی از معیارهای موفقیت سیستم باشگاه مشتریان، اطلاع رسانی درست به مشتریان در خصوص میزان اعتبار و امتیاز آن ها است. باید همه این اطلاعات را شفاف و دقیق و به موقع در اختیار مشتری قرار دهید.
 
11- گزارش گیری از مشتریان غیر فعال:
باشگاه مشتریانی برای کسب و کار خود انتخاب کنید که علاوه بر توجه به مشریان فعال و وفادار به مشتریان غیرفعال نیز توجه داشته باشد. پیدا کردن علت خرید نکردن مشتریان قبلی می تواند باعث رشد و بهبود ارائه خدمات شما شود.
 
12-  توزیع خرید مشتری در همه روزهای هفته:
بعضی از کسب و کارها فقط در روزهای مشخصی از هفته مشتری دارند. و در سایر روزهای هفته فروش آن ها بسیار کم می شود. شما با سیستم باشگاه مشتریان خود باید بتوانید روزهای هفته را ارزش گذاری کنید و به مشتری اعلام کنید اگر روز مشخصی به شما مراجعه کند میزانی امتیاز و یا اعتبار بیشتر خواهد گرفت.
 
13- سیستم گزارش گیری های متنوع و امکان تحلیل رفتار مشتریان:
عصای جادویی باشگاه مشتریان سیستم گزارش گیری آن است. گزارش گیری از همه اتفاقاتی که در یک کسب و کار رخ می دهد و همچنین امکان مقایسه این گزارش ها با هم به شما قدرت پیشی گرفتن از سایرین را می دهد. شما می توانید با استفاده از نتایج گزارش ها متوجه نقاط ضعف و قدرت خود شوید. و با یک استراتژی درست بهتر از قبل به پیش روید.
 
14- مدیریت درست بر اساس داده های واقعی و ثبت شده:
سیستم باشگاه مشتریان در واقع دستیاری هوشمند برای مدیران کسب و کارها محسوب می شود. یک مدیر شاید نتواند در همه ساعت ها در همه بخش های سیستم حضور داشته باشد. اما با استفاده از باشگاه مشتریان می تواند روند اتفاقات جاری در سیستم را مشاهده کند. و بهتر تصمیم بگیرد.

 

در بالا به امکاناتی که باشگاه مشتریان پیام رسون دارد اشاره کرده ایم . اگر شما هم قصد دارید برای کسب و کارتان از باشگاه مشتریان نمایندگی پنل پیامک پیام رسون استفاده کنید میتوانید با مراجعه به سایت سامانه پیام کوتاه اقدام به خرید باشگاه مشتریان کنید . 

 



:: بازدید از این مطلب : 155
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : smsreson
ت : پنج شنبه 30 دی 1400
.

متن پیش رو در آرمان ملی منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
آرمان ملی: ایران در ۲۰ سال آینده از پیرترین کشورها محسوب شده و در ۳۰ سال آینده پیرترین کشور جهان هستیم! گیر افتادن‌ ایران در گرداب جمعیتی و کاهش روند زاد و ولد، موضوعی چند وجهی است و نه راهکارهای مجلس که وعده مسکن، سهام بورس، خرید خودرو بدون قرعه کشی از کارخــانه و... داده، می‌تواند موجب افزایــش جمعیت و ترغیب خانواده‌ها به فرزندآوری و ازدواج شود، نه اعداد و ارقامی که از سقط جنین و مهاجــرت منتشر می‌شود. اما در این میان نمی‌توان به افزایش افسار گسیخته و تمایل به خروج از کشور در میان اقشار جوان بی‌توجه بود.
امروزه در شرایطی تمایل به مهـــاجرت به اقشار متوسط و پایین‌دست جامعه رسیده، که بسیار برای برخورداری از حداقل‌های زندگی بار سفر و سرگردانی در کشورهای اروپایی را به‌جان می‌خرند، در حالی که به باور بسیاری از افرادی که مهاجرت کرده‌اند: «فقط صدای دهل از دو خوش است.» در این میان، آنچه که کمال حیدری، معاون بهداشت وزارت بهداشت به آن تاکید دارد، مهم‌ترین امر در کاهش مهاجرت و میل به فرزندآوری در داخل وطن است. او برخلاف وعده‌های سرخرمن سهام بورس، مسکن و پیش خرید خودرو با فرزند سوم یا چهارم، راهکاری افزایش جمعیت و ماندگاری ایرانیان در وطن را «ارتقای کیفیت زندگی ایرانیان» می‌داند و معتقد است که در صورت تحقق این امر «افزایش جمعیت دور از دسترس نخواهد بود.» وی در ادامه گفته‌هایش افزود: «در مساله جمعیت باید به موضوع سقط جنایی هم توجه ویژه‌ای شده و ابعاد شرعی و قانونی آن به خوبی تبیین شود. امیدواریم با تقسیم کاری که صورت گرفته، بتوانیم به حداکثر اهداف در نظر گرفته شده دست یابیم. آموزش، نقش اساسی در تحقق اهداف قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت دارد که باید در بخش‌های مختلف مورد توجه واقع شود که شامل چالش‌های بهداشتی و درمانی، سقط و حتی مسائل اجتماعی مانند طلاق می‌شود.» 
  افزایش تقاضا برای مهاجرت 
اما در این رابطه بهرام صلواتی، رئیس رصدخانه مهاجرت ایران می‌گوید: «در دو سه سال گذشته با توجه به شرایط اقتصادی که پیش آمده مخصوصا مساله تحریم‌ها، میل به‌همهاجرت بیشتر شده که در کنار آن، عوامل کششی و جاذبه‌ای خارج از کشور هم آن را تقویت می‌کند، در واقع به‌هم پیوستن این دو مورد باعث صعودی شدن روند مهاجرت می‌شود.» همان‌گونه که صلواتی بیان کرد در یکی دو سال گذشته میزان مهاجرت از ایران افزایش پیدا کرده است، پیگیری از چند مرکز دارالترجمه نشان می‌دهد در این مدت تعداد افراد بیشتری برای ترجمه مدارک تحصیلی یا هویتیِ خود به آن‌ها مراجعه کرده‌اند. در یک مورد «نظری»، مدیر دارالترجمه ماندگار می‌گوید: «در یکی دو سال گذشته میزان مراجعه به این موسسه برای مهاجرت افزایش یافته و هرچه به آخر سال نزدیک‌تر می‌شویم، بیشتر هم می‌شود.” اما آن‌طور که خبرآنلاین نیز گزارش داده، یکی از مترجمان اصلی که مدارک هویتی را برای مهاجرت ترجمه می‌کند، می‌گوید: «میزان درخواست‌ها برای ترجمه مدارک طی یکی دو سال گذشته افزایش یافته و نسبت به ۱۰ تا ۱۵ سال پیش خیلی بیشتر شده است.»
  ناامیدی، دلیل اصلی 
همان‌گونه که پیشتر اشاره شد، مهاجرت عموماً به‌دلیل عوامل دافعــه کشور مبدا و جاذبه کشور مقصد صورت می‌گیـــرد، مشکلات اقتصادی و اجتماعی از مهم‌ترین عوامل دافعه ایران طی چند سال اخیر است، در این رابطه حسینی، مسئول دارالترجمه شکیبا می‎گوید: «وجه مشترک در همه کسانی که می‌خواهند مهاجــرت کنند نا امیدی است، تجربه ۱۵ ساله من نشان می‌دهد آن‌ها از اوضاع کشور نا امید هستند.» البته این اولین بار نیست که شوق رفتن ایرانی‌ها از سرزمین مادری‌شان خبرساز می‌شود. هر از چندگاهی تمایل ایرانیان برای ترک وطن به تیتر رسانه‌ها تبدیل می‌شود. دو سال پیش بود که معاون فرهنگی شهرداری تهران از تمایل ۲۹درصدی مردم به زندگی در کشوری به‌غیر از ایران خبر داد. جوادی یگانه معاون وقت فرهنگی شهرداری تهران و استادجامعه‌شناسی دانشگاه تهران در توئیتی نوشت: «بر اساس پیمایش وضعیت اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی جامعه ایران (۴۲۶ شهرو مرکز شهرستان با۸۲۰۰۰ نمونه در سال ۱۳۹۵)، ۲۹. ۸ درصد از مردم، تمایل به زندگی در کشوری به‌جز ایران دارند.» با استناد به آمار اعلامی از سوی جوادی یگانه، اگر جمعیت ایران را 80میلیون فرض کنیم، تا پارسال و قبل از شیوع کرونا 23 میلیون و 200 هزار نفر ایرانیان میل به رفتن داشته‌اند. این درحالی است که موسسه گالوپ در سال 2015 آمار ایرانیانی را که میل به‌همهاجرت از ایران داشته‌اند، یک میلیون و 800 هزار نفر اعلام کرده بود. این نشان می‌دهد که میل به رفتن در میان ایرانیان به نسبت ۴سال قبل از آن بیش از 12برابر شده است. بدون تردید با شیوع کرونا و ناتوانی مسئولان در مدیریت این پاندمی و همچنین ناتوانی، تعلل یا سهل‌انگاری در تهیه واکسن کرونا این آمار بیشتر شده است. 



:: بازدید از این مطلب : 134
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : smsreson
ت : پنج شنبه 30 دی 1400
.

باشگاه مشتریان ویژه مشاغل آزاد

1400-10-18 23:47:03 178  0  0

شاید برایتان پیش آمده باشد که از یک رستوران خرید کنید و به شما بگویند: «فاکتور را نگه دارید و دور نیندازید. به ازاء هر ده فاکتور، یک وعده مهمان رستوران هستید.»
یا این‌که بعد از خرید شال و روسری از فروشگاه، یک کارت به شما بدهند و بگویند این کارت، با مبلغ X (مثلاً ۱۰٪ خریدتان)‌ شارژ شده است و می‌توانید در خریدهای بعدی از آن استفاده کنید.
یا هنگام خرید لباس، کارتی به شما بدهند و بگویند شما الان عضو برنزی باشگاه مشتریان ما هستید. این کارت را در خریدهای بعدی همراه داشته باشید تا تخفیف‌ها و امتیازهای بیشتری به شما تعلق گیرد.
همه‌ی این‌ها کارهایی هستند که فروشنده قصد دارد مشتری خود را وفادار کنند. به بیان دیگر، فروشندگان و صاحبان مشاغل آزاد با طراحی این برنامه‌ها ، امیدوارند که شما ترغیب شوید که تعداد و حجم خرید خود را افزایش دهید.


در این مقاله می‌خواهیم  یک پیشنهاد ویژه برای وفادار کردن مشتری به مشاغل آزاد بدهیم پس تا پایان با نمایندگی پنل پیامک پیام رسون همراه باشید .

 

باشگاه مشتریان چیست و تاثیری در وفاداری مشتری دارد؟

این روزها اصطلاح باشگاه مشتریان (Customer Club) را بیشتر از برنامه برای وفاداری مشتری می‌شنویم. به همین علت، شاید این سوال برای شما ایجاد شده باشد که این دو، چه تفاوتی با هم دارند.
اصطلاح  وفاداری مشتری  بسیار کلی است و هر نوع تلاش و حرکتی برای وفادار کردن مشتریان را شامل می‌شود اما باشگاه مشتریان، یک نوع برنامه‌ و یکی از همین تلاش ها برای وفادار کردن مشتری است.
ویژگی باشگاه مشتریان در این است که به کارهای ساده مثل تخفیف برای خرید و یا شارژ کردن کارت محدود نمی‌شود و واقعاً می‌کوشد رابطه‌ای عمیق، عاطفی و دو طرفه میان مشتری و کسب و کار برقرار کند.

با توجه به این‌که باشگاه مشتریان، با هدف پرورش رابطه شکل می‌گیرد، امکانات و فرصت‌هایی هم که برای اعضای باشگاه مشتریان در نظر گرفته می‌شود، معمولاً افق بلندمدت را مدنظر می‌دهند. در زیر از چند نمونه خدماتی که ممکن است در باشگاه مشتریان ارائه شود اشاره کرده ایم : 

 

1- دعوت از مشتریان برای مراسم‌های مختلف

2- ارسال مجله یا خبرنامه برای مشتریان

3- خدمات ویژه به آن‌ها هنگام حضور در فروشگاه

4- اطلاع‌رسانی درباره‌ی فروش‌های ویژه، محصولات جدید، تخفیف‌ها و موارد مشابه

5- شرایط بهتر برای پرداخت (مثلاً امکان پرداخت قسطی)

6- در نظر گرفتن شعبه یا فروشگاه ویژه برای اعضای باشگاه مشتریان

 

این نکته را باید در نظر بگیرید که در باشگاه مشتریان، پروفایل (شناسنامه) مشتری هم به شکل کامل‌تر و دقیق‌تر گردآوری می‌شود. منظور از شناسنامه‌ی مشتری، صرفاً ثبت مشخصاتی مثل شغل و تحصیلات و تاریخ تولد نیست (اگر چه این‌ها هم مهم هستند). بلکه ثبت ترجیحات، علاقه‌مندی‌ها، سلیقه، تاریخچه‌ی خرید و هر آن چیزی است که می‌تواند در آینده،‌ در تصمیم‌های استراتژیک کسب و کار، مورد استفاده قرار گیرد.

 

باشگاه مشتری یک بازاریابی عاطفی و رابطه ای :

برای درک اهمیت باشگاه مشتریان و سایر برنامه‌ برای وفاداری مشتری، بسیار مهم است که بازاریابی رابطه ای را درک کرده باشید. مقصود از بازاریابی رابطه‌ای این است که در دنیای امروز، با همه‌‌ی پیچیدگی‌ها، ابهام‌ها و رقابت‌هایی که در آن وجود دارد، یک کسب و کار نمی‌تواند همه چیز را در رسیدن به اهداف مالی خلاصه کند. بلکه باید رابطه‌ای عمیق‌تر با مشتری بسازد.
رابطه‌ای که رضایت مشتری را افزایش داده؛ مشتری را در بلندمدت حفظ کند؛ و انگیزه‌ی او را برای رفتن نزد رقبا کاهش دهد.
همه‌ی کارت‌هایی که به عنوان «عضو باشگاه مشتریان» به شما داده می‌شود؛ تمام امتیازهایی که نرم‌افزارها در حساب کاربری شما ذخیره می‌کنند؛ تک تک فرم‌ها و فاکتورها و ژتون‌هایی که شما را به نگهداری‌شان تشویق می‌کنند؛ و تمام پلن‌ها بر پایه‌ی همین برنامه ریزی، شکل گرفته‌ است .
اگر رابطه با مشتری را جدی نگیرید و برنامه‌های وفاداری مشتری را صرفاً ابزاری برای فروش بیشتر و رسیدن به اهداف مالی بدانید، عملاً از پلن های ساده مانند یکی بخر، سه تا ببر ،فاصله‌ی چندانی نگرفته‌اید.


پس باید بکوشید تا با ایجاد باشگاه مشتریان پلن های خاص و ویژه داشته باشید .
حال اگر برایتان سوال است که به چه صورت می‌توانید این پلن ها و پیشنهاد ها را یاد بگیرید و در کسب و کارتان استفاده کنید ، بسیار ساده است .
شما با مراجعه به سایت سامانه پیام کوتاه شیراز و خواندن مقالاتی که در سامانه پیامک ثبت شده است به راحتی میتوانید با این تکنیک ها آشنا شوید و یا اینکه می‌توانید با تماس به تیم پشتیبانی پیام رسون از آنها درخواست کنید که این ویژگی ها را به شما آموزش دهند چرا که نمایندگی پنل پیامک پیام رسون با بهره گیری از همین پلن ها برای خود توانسته مشتریان وفادار زیادی را برای خود داشته باشد . 
همچنین می‌توانید برای داشتن باشگاه مشتریان که در حال حاضر به صورت رایگان ارائه می‌شود از نمایندگی سامانه پیام کوتاه درخواست کنید که برای کسب و کارتان باشگاه مشتریان را فعال کند و بتوانید با باشگاه مشتریان یک بازاریابی عاطفی و رابطه ای برای کسب و کارتان ایجاد کنید .

 

جهت خرید پنل پیامک و باشگاه مشتریان از سامانه پیا کوتاه شیراز اینجا را کلیک کنید .



:: بازدید از این مطلب : 147
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : smsreson
ت : دو شنبه 20 دی 1400
.

چند روز پیش یکی از دوستان نکته مهمی را پرسید که پاسخ دادم و مشروح آن را در اینجا تقدیم می‌کنم. او پرسید که اصلاح‌طلبان درباره تعدیل قیمت‌های انرژی مثل بنزین و برق و گاز یا حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی چه موضعی باید بگیرند؟ آیا باید حمایت کنند، یا مخالفت یا سکوت؟ نگرانی او این بود که آیا باید برحسب حقیقت و منافع عمومی موضع گرفته شود یا مثل همیشه هر کاری دولت‌ها می‌کنند از سوی منتقدین رد شود؟ پاسخ مشروح این است: 


بدون تردید وجود چنین وضعی در نوع قیمت‌گذاری‌ها به زیان اقتصاد کشور است و باید اصلاح شود. این ادعا یک منطق اقتصادی روشنی دارد. اتلاف منابع ناشی از این نوع قیمت‌گذاری، به زیان اقتصاد کشور است. بنابراین علی‌الاصول از اصلاح آن به وسیله هر دولتی باید دفاع کرد. ما نباید مثل جناح مقابل باشیم و برحسب منافع و مصالح کوتاه‌مدت و کسب قدرت نظر دهیم، ولی این یک سوی ماجرا است و سویه مهم دیگری هم دارد. اول اینکه این اقدام باید در جهت اصلاح ساختاری باشد و نه فقط کسب درآمد برای دولت. فرق این دو چیست؟ اصلاح ساختاری یعنی برقراری یک قاعده کلی برای قیمت‌گذاری که خارج از اراده دولت باشد. مشکل بنزین این نیست که چرا قیمت آن ۱۵۰۰ تومان است و ۳۰۰۰ تومان نیست. مشکل این است که در هر دو حالت اراده‌ای سیاسی و غیرعلمی، قیمت آن را تعیین می‌کند. پس تغییر ۱۵۰۰ به ۳۰۰۰ تومان فقط یک اتفاق حسابداری و موقتی در قیمت‌گذاری است و نه یک تغییر ساختاری. تغییر ساختاری این است که قیمت‌گذاری دستوری در بنزین و سایر حامل‌های انرژی و ارز حذف شود. اگر این کار نشود سال بعد دوباره با شکاف قیمتی جدیدی مواجه هستیم. البته این شروع ماجرای اصلاحات ساختاری است. 

در ادامه دولت حق ندارد خیلی کارها را انجام دهد از جمله حق ندارد با افزایش نقدینگی، تورم دورقمی طولانی‌مدت را بر مردم تحمیل کند و از طریق تورم، جیب مردم را به سود بودجه دولت خالی نماید. در هر صورت حتی در همین گام اول نمی‌توان پذیرفت که فقط مقدار قیمت تغییر کند، بدون اینکه قاعده قیمت‌گذاری تغییر کند. 
مشکل دوم جدی‌تر است. اینکه بار و فشار این تفاوت قیمت بر دوش چه کسانی سنگینی خواهد کرد؟ مابه‌التفاوت قیمت به کدام جیب می‌رود؟ اصولا چرا تاکنون این سیاست ادامه یافته که اکنون به یک‌باره می‌خواهند آن را تغییر دهند؟ این سیاست درست یا نادرست برای رفاه طبقه پایین و کنترل تورم بوده تا موجب تشدید نارضایتی مردم نشود. پس اگر چنین است، چگونه می‌توان آن را به یک‌باره حذف کرد؟ مردم چه می‌شوند، به ویژه طبقات کم‌درآمد؟ مهم‌تر از همه، افزایش درآمد ناشی از تغییر قیمت‌ها، چرا باید به بودجه دولت سرازیر شود؟ چه کسی چنین فرضی را می‌پذیرد؟ مساله فقط این دولت نیست، هر دولتی باید به این پرسش‌ها پاسخ دهد. به همین علت است که اصولا گفته می‌شود اصلاح ساختاری مذکور باید در شرایطی انجام شود که دولت با کسری شدید بودجه مواجه نیست و شرایط به نسبت آرامی دارد. شاید ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ بهترین زمان برای این کار بود که متاسفانه انجام نشد، لذا در بدترین زمان ممکن در سال ۱۳۹۸ رخ داد. چرا؟ برای اینکه هدف دولت‌ها تامین کسری بودجه است و نه اصلاح ساختاری. اکنون هم هدف‌شان فقط تامین بودجه برای دولت است، چون این دولت تاکنون ایده‌ای برای اصلاحات ساختاری ارایه نکرده است. اعتراضات مردم به همین نگرش است. اتفاقات قزاقستان نمونه خوبی از سیاست سرکوب قیمت است که درنهایت به جایی می‌رسند که قادر به ادامه سرکوب قیمت‌ها نیستند مردم را سرکوب می‌کنند.


بنابراین ماجرا دو سر دارد؛ اول غیر قابل قبول بودن وضعیت فعلی که ادامه آن قطعا به زیان اقتصاد و مردم است. دوم نحوه حل ماجرا است که آیا با هدف اصلاح ساختار است؟ یا فقط یک تغییر حسابداری در قیمت‌ها که آثار کوتاه‌مدت در مصرف دارد. ولی فشار شدیدی را بر طبقات درآمدی پایین وارد می‌کند؟ 
در میان این دو راه، لزومی ندارد که در تایید یک طرف موضع گرفت. راه سومی وجود دارد. ایجاد سبد مشترک یارانه‌ای که می‌توان ارز ۴۲۰۰ تومان، حتی آب و نان و نیز عامل‌های انرژی را در آن ریخت و سهم هر فرد ایرانی را در آن تعیین کرد.


برای درک دقیق از ابعاد این پیشنهاد کافی است گفته شود که دولت بیش از ۸ میلیارد دلار ارز ترجیحی ۴۲۰۰ تومانی پرداخت می‌کند یعنی به ازای هر نفر حدود ۱۰۰ دلار که برای یک خانواده ۴ نفری ۴۰۰ دلار در سال است که تفاوت قیمت کنونی آن ۸ میلیون تومان یعنی ماهانه ۶۵۰ هزار تومان می‌شود. اگر این سبد در موارد دیگری هم که نوشتم به مردم تعلق گیرد و از طریق بیمه نیز درمان و دارو حل شود مبلغ قابل توجهی خواهد بود و تورم را هم قابل تحمل می‌کند. البته هدف اصلی پرداخت این مبلغ به مردم نیست، هدف اصلی خلاص شدن از بحران ساختار قیمت‌گذاری موجود است. این را فقط یک ایده کلی فرض کنید جزییاتش و نیز طول دوره اجرای آن را باید کارشناسان تعیین کنند. یک گام از اصلاح ساختاری در تخصیص منابع از طریق قیمت‌گذاری رخ خواهد داد و فشار آن نیز بر شانه فقرا نخواهد بود و طبقات پایین از منافع آن منتفع خواهند شد و به ‌طور قطع و یقین همه مردم و اقتصاد کشور نیز از آن بهره‌مند می‌شوند. تا آنجا که دیده می‌شود این دولت دنبال مابه‌التفاوت قیمت این کالاها و ارز است و درپی اصلاحات ساختاری نیست. امیدوار باید بود که دولت براساس خیر عمومی عمل کند و چنین سبدی را شامل بنزین، گازوییل، برق، گاز و حتی نان، آب، ارز ترجیحی تعریف کند، سپس نظام قیمت‌گذاری را از این کالاها به مرور بردارد تا شاهد تحولی کم‌سابقه در رشد اقتصادی و تعدیل مصرف این کالاها و نیز کاهش نابرابری شود. ولی اگر دنبال کسب بودجه از طریق افزایش قیمت است، مثل آن کشاورز خراسانی که به وزیر اسبق جهاد کشاورزی گفت: «خودتان دانید و مملکتتون.» در این صورت بهتر است دوستان سیاسی سکوت کنند.



:: بازدید از این مطلب : 155
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : smsreson
ت : دو شنبه 20 دی 1400
.

 رئیس اداره بیماری‌های قابل پیشگیری با واکسن وزارت بهداشت با بیان اینکه مخالفت با واکسن قدمتی به طولانی بودن تولید واکسن دارد، گفت: حتی در کشورهای توسعه یافته غربی یا در کشورهای در حال توسعه فقیر آفریقایی هم این بحث وجود دارد.

 

سید محسن زهرایی رییس اداره بیماری‌های قابل پیشگیری با واکسن وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی افزود: 100 درصد نمی توان گفت که واکسن معجزه می‌کند، سویه جدید بوده و ممکن است تغییراتی داشته باشد به همین خاطر وزارت بهداشت هیچ موقع اعلام نکرده هر که واکسن دریافت کرده در مقابل کووید روئین‌تن شده است. موضوع مهمی که همواره باید مورد توجه قرار گیرد استفاده از ماسک و رعایت پروتکل های بهداشتی است. اکنون واکسن یکی از ابزارهای قوی است که داریم. مرگ و میر یکی از مهمترین مسائل در مقابله با کووید است که ما باید بتوانیم شدتش را پایین بیاریم‌. با وجودی که در یک ماه اخیر میزان بروز بیماری به اندازه زیادی در  انگلستان و آلمان بالا رفته اما مرگ‌ومیر در این کشورها به اندازه پیک های قبلی به هیچ وجه نبوده است. این امر می تواند تا حد بسیار زیادی نشان دهند اثربخشی واکسیناسیون باشد.

رییس اداره بیماری‌های قابل پیشگیری با واکسن وزارت بهداشت تصریح کرد: به همین خاطر ما همچنان تاکید داریم که واکسیناسیون انجام و دریافت دز سوم واکسن در اولویت قرار گیرد. از سوی دیگر باید به این نکته هم توجه شود که نباید  اگر واکسن دریافت کردیم خیالمان راحت بوده و در تجمعات شرکت کنیم. درصورتی که نسبت به رعایت پروتکل های بهداشتی بی توجه باشیم، ممکن است با پیک دیگری مواجه شویم. اکنون براساس احتمالات صحبت می کنیم؛ این ویروس به گونه ای است که نمی توان دقیق گفت. فعلا بر مبنای دانش روز و اطلاعاتی که داریم همین نمودارها و مسائل با ما صحبت می کنند. باید از همه ابزارهایی که می توانند به ما کمک کنند استفاده کنیم. یکی از بهترین آنها واکسن است؛ واکسن جایگزین اقدام دیگری نمی شود؛ واکسن جایگاه خود و دیگر پروتکل‌ها هم جایگاه خود را دارند.

وی در پایان با بیان اینکه مخالفت با واکسن قدمتی به طولانی بودن تولید واکسن دارد، عنوان کرد:حتی در کشورهای توسعه یافته غربی یا در کشورهای در حال توسعه فقیر آفریقایی هم این بحث وجود دارد. افرادی که واقعا مخالف واکسن هستند دو تا سه درصد بیشتر نیستند اما پیام آنها به گونه ای است که گویا ۲۰ تا ۳۰ درصد جامعه را تحت تاثیر قرار داده اند. با وجود این مخالت ها برآورد ما این است که برنامه واکسیناسیون در ایران جلو خواهد رفت.



:: بازدید از این مطلب : 144
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : smsreson
ت : چهار شنبه 15 دی 1400
.

باشگاه مشتریان آغاز یک کسب و کار هوشمند

1400-10-06 23:47:07 793  0  0

در دنیای تجارت امروزه کسانی می توانند بیشترین فروش را داشته باشند که تجارت و تکنولوژی  را در راستای یکدیگر به کار بگیرند .

حال سوال اینجاست که با استفاده از چه ابزاری می توانیم تکنولوژی را در راستای کسب و کارمان و تجارت مان استفاده کنیم که نتیجه فوق‌العاده‌ای را در فروش مان داشته باشیم ؟ پیشنهاد می کنم تا پایان این مقاله با نمایندگی پنل پیامک پیام رسون همراه باشید تا شما را با یک کسب و کار هوشمند به اسم باشگاه مشتری آشنا کنیم .

 

باشگاه مشتریان چیست ؟ 

باشگاه مشتریان یک کسب و کار هوشمند است که در اثر گرد آوردن مشتریان یک مجموعه در کنار هم و ثبت اطلاعات آنها به وجود می آید . این اطلاعات در یک بانک اطلاعاتی ذخیره می شود و می توان برای آنها برنامه‌ریزی کرد . در واقع با راه اندازی نرم افزار باشگاه مشتری با استفاده از هوش تجاری علاوه بر جذب مشتری جدید می توان مشتریان فعلی خود را به مشتری وفادار تبدیل کنیم .  با راه اندازی باشگاه مشتریان ، خریداران  ترغیب میشوند که به وب سایت هایی که قبلا از آنها خرید کرده اند مراجعه کنند و  مجددا خرید انجام دهند .

گاهی اوقات این خرید مجدد می تواند با یک پیشنهاد خاص به مشتری عضو باشگاه صورت گیرد . برای مثال در نظر گرفتن یک تخفیف شگفت انگیز یا حتی ارائه یک کالا به صورت هدیه که در قرعه کشی اعضای باشگاه انجام گرفته است .

حال برای کسانی که قصد تهیه باشگاه مشتری برای کسب و کارشان دارند مهم است که چه خدماتی را می‌توانند از باشگاه مشتری دریافت کنند و چقدر در تبلیغات خود سهولت کار دارند . در ادامه با ما باشید تا با ویژگی‌های منحصر به فرد باشگاه مشتری رایگان پیام رسون بیشتر آشنا شوید .

 

 

باشگاه مشتریان رایگان پیام رسون :

اگر بخواهید برای کسب و کارتان باشگاه مشتری تهیه کنید باید به سامانه پیام کوتاه مراجعه کنید که پس از درخواست تهیه باشگاه مشتری باید هزینه نسبتاً زیادی را بابت تهیه اپلیکیشن یا دستگاه ذخیره شماره موبایل پرداخت کنید که معمولاً هزینه دستگاه ذخیره شماره موبایل بیشتر از اپلیکیشن می باشد .

اما نمایندگی پنل پیامک پیام رسون به عنوان یک استثنا در میان تمامی نمایندگی های پیامک ، اپلیکیشن و سیستم پیامکی باشگاه مشتری را  به صورت رایگان به مشتریان خود ارائه می دهد و بدیهی است که سامانه پیام کوتاه شیراز را به عنوان ارزان ترین پنل پیام کوتاه ایران معرفی کرده اند .

حال برای دریافت باشگاه مشتریان رایگان پیام رسون می توانید به وب سایت سامانه پیام کوتاه شیراز مراجعه کنید و پس از درخواست باشگاه مشتری رایگان و ارائه مدارک مورد نیاز باشگاه مشتری رایگان خود را دریافت کنید .

 

چگونه می توان مشتریان خود را  عضو باشگاه کنیم ؟:

پس از تهیه باشگاه مشتری رایگان شما به سه روش می توانید اطلاعات مشتری خود را در باشگاه ثبت کنید:

 

1- پس از دریافت باشگاه مشتری رایگان یک کد سه رقمی که مختص کسب و کار شماست از سامانه پیامک دریافت می کنید که میتوانید از مشتری خود درخواست کنید که کد مورد نظر را به سرشماره 50004800 ارسال کند و به طور خودکار عضو باشگاه شما شود .

 

2- می توانید پس از دریافت باشگاه مشتری رایگان از سامانه پیامک درخواست کنید که اپلیکیشن را در اختیار شما قرار دهد که برای‌ دریافت اپلیکیشن هیچ هزینه ای از شما دریافت نخواهد شد. 

 

3- پس ازدریافت باشگاه مشتری رایگان میتوانید درخواست دستگاه ذخیره شماره موبایل را داشته باشید که برای خرید دستگاه باید مبلغ یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان هزینه کنید  .در اینجا شما فقط هزینه دستگاه را می پردازد که می توانید به جای تهیه دستگاه از اپلیکیشن یا سیستم پیامکی که به صورت رایگان است استفاده کنید که هیچ فرقی با یکدیگر ندارند و در نتیجه کار یکسان هستند . 

 

 

پیام رسون :

سامانه پیام کوتاه شیراز علاوه بر ارائه باشگاه مشتری رایگان به مشتریان خود با ارائه راهکارهای مناسب تلاش می‌کند که باشگاه مشتری کارآمدتری داشته باشید اگر باشگاه مشتری رایگان از سامانه پیام کوتاه شیراز تهیه کرده اید حتما به چند نکته ای که در زیر به آن اشاره شده است توجه کنید تا بتوانید باشگاه مشتری خودتان را کارآمدتر کنید

 

1- باشگاه مشتری کارآمد بدون ترمز است:

ورود و استفاده از باشگاه مشتری باید ساده باشد. مردم نمی‌خواهند همه اطلاعات شخصی خود را هنگام ثبت‌نام به اشتراک بگذارند، به خصوص اگر هنگام ورود به وب‌سایت قبلاً ثبت‌نام کرده باشند.


2- پاداش‌های ویژه و جذابی برای مشتری وفادار خود در نظر بگیرید:
از به کار بردن کلمه انحصاری نترسید. اگر چیزی در دسترس همه باشد، دیگر منحصر به فرد نیست. یکی از بزرگ‌ترین دلایلی که افراد به باشگاه مشتری می‌پیوندند، گرفتن چیزی خاص یا بی‌نظیر است. حتی اگر عضویت در باشگاه مشتری برای همه مشتریانتان فراهم بود، کاری کنید که مشتری‌ها درک کنند عضو یک باشگاه منحصر به فرد است نه یک لیست ساده از اسامی مشتریان.
پیشنهادهایی که اعضا وفادار باشگاه دریافت می‌کنند باید متفاوت از پیشنهاد‌هایی باشند که قرار است به مشتری‌های جدید داده شود .

 


3- کمپین‌های وفاداری خود را تکرارپذیر کنید: 
اگر مشتریان شما احساس کنند که فقط برای خرید دومشان فلان مبلغ تخفیف دریافت می‌کنند، برای خرید سوم یا چهارم به  شما مراجعه نمی‌کنند.
البته مدنظر داشته باشید که اگر این تخفیف را برای خریدهای دهم یا یازدهم بگذارید، این امر برای مشتری دور از دسترس است و احتمال مشارکت مشتری کاهش خواهد یافت. پس هوشمندانه تخفیف گذاری کنید .

 


4- یک باشگاه مشتریان کارآمد، مشتری را وادار به اقدام می‌کند:
باشگاه مشتریان باید اعضا را ترغیب به اقدام کند. یک پیشنهاد قانع کننده ارائه دهید که مشتری به انجام آن تمایل داشته باشد.
در عین حال نباید تعداد درخواست‌ها برای اقدام آن‌قدر زیاد باشد که مشتری خسته شده و کلاً از عضویت در باشگاه انصراف دهد.
 


 کلام آخر:

جذب مشتری جدید بسیار هزینه بر دار تر از حفظ مشتری موجود است ، برای حفظ مشتری خود باشگاه مشتری رایگان پیام رسون را تهیه کنید .



:: بازدید از این مطلب : 155
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : smsreson
ت : چهار شنبه 15 دی 1400
.

این که چین و آمریکا از همدیگر می‌ترسند - ترس سیاسی نه، ترسی ناشی از تنش‌های اقتصادی - یک واقعیت است اما سایه‌ی این ترس تا کجا می‌تواند گسترانده شود را در گفتگویی تحلیلی - تفصیلی با رضا نصری، استاد حقوق بین‌الملل به بحث گذاشته ایم.


به این چند کشور اگر خوب دقت کنیم خواهیم دید این بار تنشِ به وجود آمده در بین کشورهایی است که همگی از قدرت اتمی برخوردار هستند؛ آمریکا، روسیه، چین، هند، پاکستان و کره شمالی. آمریکا در شرق اروپا با روسیه‌ای دچار تنش شده است که بعد الحاق کریمه حالا قصد دارد به اوکراین بپردازد. غربی‌ها می‌گویند حمله‌ی نظامی اما پوتین تنها در پی بی‌ثباتی اوکراین است حالتی بینابینی که از هر جنگی بدتر است. آمریکا در شرق دور با پا گذاشتن در منطقه یا «زون»ِ خطر یعنی تایوان، این بار چینی‌ها را عصبانی کرده است، آمریکای گرفتار در تنش‌های داخلی، حال در دو نقطه به دو قدرت اتمی رسیده است اما تنها نیست چون لندن و شاید پاریس نیز او را همراهی کنند. مدیریت بی‌ثباتی در حوزه‌ اوکراین و تایوان چه پیامدهایی می‌تواند داشته باشد؟
واقعیت این است که نظام بین‌المللی در حال‌گذار است و این بی‌ثباتی در نقاط تنشی که ذکر کردید هم از پیامدهای آن است. مدتی است در محافل آکادمیک آمریکا در تشریح این دوران بحث در مورد پدیده‌ی «تله توسیدید» بسیار مُد شده است! در سه سال اخیر نیز، این بحث با انتشار کتاب جدید گراهام آلیسون - تحلیل‌گر مشهور سیاست خارجی آمریکایی - به اسم «مُقدر به جنگ» (Destined for war) بسیار داغ‌تر شده است. اصطلاح «تله توسیدید» برگرفته از نظریه‌ی تاریخ‌نگار معروف یونانی - توسیدید (Thucydides) - است که معتقد است هنگامی که یک قدرت نوظهور در صدد جایگزینی قدرت هژمون مسلط برمی‌آید، ناگزیر میان آن‌ها جنگ درمی‌گیرد. «توسیدید» معتقد بود سلسله جنگ‌های پولیپونز میان آتن و اسپارت به این دلیل رخ داد که اسپارت از رشد قدرت آتن واهمه داشت و این واهمه در عمل «توسل به جنگ» را اجتناب‌ناپذیر می‌کرد. یک مثال مشهور دیگر از «تله توسیدید» - که بسیار به آن استناد می‌شود - مورد آلمان و انگلیس در مقدمه جنگ اول جهانی است. در این مورد نیز بسیاری معتقدند ریشه جنگ، نگرانی انگلیس از رشد فزاینده آلمان بود که از یک دهه قبل از نظر «تولید ناخالص ملی» از انگلیس پیشی گرفته بود. حال، پرسش اینجاست که آیا جنگ میان قدرت‌های نوظهور و قدرت‌های هژمونیک منطقه‌ای و جهانی امری اجتناب‌ناپذیر یا امری قابل مدیریت است؟ آیا وجود روابط گسترده تجاری میان قدرت مسلط و قدرت نوظهور - مانند آنچه میان چین و آمریکا برقرار است - می‌تواند از توسل آن‌ها به نیروی نظامی جلوگیری کند؟ در این راستا، آیا جنگ تجاری و فشار تحریم - از جمله در مورد روسیه - احتمال جنگ را افزایش می‌دهد؟ اصولاً آیا «قدرت مسلط» همیشه با توسط به زور در صدد جلوگیری از قدرت در حال ظهور برمی‌آید؟ نگران‌تان نمی‌کنم! اما «گراهام آلیسون» شانزده مورد از این دست را بررسی کرده که دوازده مورد آن به جنگ ختم شده است! البته، این پرسش‌ها بیش‌تر جنبه نظری دارد و بیش از هر چیز یک تمرین ذهنی آکادمیک است؛ اما باز در عالم واقع، یک جا برای نگرانی هم باقی می‌گذارد! در هر حال، اگر کاشف به عمل بیاید که نظریه «بازدارندگی هسته‌ای» نیز نقص جدی دارد و بیش‌تر روی کاغذ جواب می‌دهد، با وجود حدود ۲۰ هزار کلاهک هسته‌ای در دست کشورهایی که نام بردید، می‌توان گفت در بد دوره‌ای از تاریخ به‌سر می‌بریم!به‌هر صورت، راستی‌آزمایی این نظریه می‌تواند به بهای انقراض بشر تمام شود و پر واضح است تا چه میزان‌عدم خلع سلاح تدریجی دارندگان سلاح هسته‌ای - آنطور که در معاهده ان.پی.تی (NPT) مقرر بود - آینده انسان‌ها را در خطر انداخته است.


در سطحی پایین‌تر سه کشور قرار می‌گیرند که نه شبیه هستند نه هم سطح؛ هند - پاکستان و کره شمالی. کره‌ی شمالی بی‌اذنِ پکن حتی نفس نمی‌کشد. پاکستان تا خرخره اسیر برنامه‌های اقتصادی چینی‌ها است. هند نیز در پی تجهیز جنگ افزارهای خود با نزدیکی به روسیه است. منهای کره‌ی شمالی، هند و پاکستان کم و بیش ارتباطاتی با آمریکا دارند در کنار این مسئله که هند و پاکستان هر لحظه ممکن است وارد جنگ شوند. نوع تنش در هند و پاکستانِ اتمی با نوع تنش در اوکراین و تایوان که هر دو به نوعی خط قرمز دو قدرت اتمی دیگر یعنی چین و روسیه محسوب می‌شوند تفاوت دارد اما یک پرسش؛ آیا هند و پاکستان به صحنه‌ای برای رویارویی و تقابل چین و روسیه تبدیل شده است؟ تصادفی است یا هدفمند؟
گمان نمی‌کنم صحنه هند و پاکستان به صحنه رویارویی جدی میان چین و روسیه تبدیل شده باشد. معتقدم در عصر کنونی، آنچه بر روابط همه کشورها سایه افکنده، رقابت چین و آمریکاست و رابطه چین و روسیه نیز از این قاعده مستثنی نیست. یعنی، بیش از اینکه رابطه این دو کشور متاثر از رقابت هند و پاکستان باشد، تحت تاثیر رقابت مهم‌تر آن‌ها با آمریکا قرار دارد و به نظر می‌رسد این رقیب مشترک نیز آن‌ها را بیش از پیش به هم نزدیک کرده است. در واقع، در سال گذشته، روسای دولت چین و روسیه در عالی‌ترین سطح دو بار با یکدیگر ملاقات کردند و حتی برای اولین بار یک مانور نظامی مشترک نیز در آب‌های اقیانوس آرام برگزار کردند و حتی برنامه همکاری مشترک در یک ایستگاه فضایی را نیز پایه‌ریزی کردند. ملاقات اخیر آن‌ها نیز تنها چند روز بعد از جلسه G۷ و موضع‌گیری تند غربی‌ها علیه تجمع نیروهای روسیه در مرز اوکراین صورت گرفت. به نظرم چین و روسیه قصد دارند آمریکا را همزمان در دو صحنه‌ی اوکراین و تایوان درگیر کنند تا از قدرت تاثیرگذاری واشنگتن در هر دو حوزه بکاهند. در واقع، اگر در زمان ریچارد نیکسون در دهه ۱۹۷۰، چین و آمریکا برای منزوی‌سازی شوروی با یکدیگر نزدیک شده بودند، به نظر می‌رسد این بار این چین و روسیه هستند که برای تضعیف جایگاه آمریکا با یکدیگر هم‌پیمان شده‌اند. می‌گویند هنری کیسینجر - که در دهه ۱۹۷۰ معمار نزدیکی چین و آمریکا بود - در دوران ترامپ تمام تلاش خود را بکار بُرد تا مانع این اتفاق شود؛ و از این رو دونالد ترامپ را به شدت تشویق کرده بود تا این بار با روسیه علیه چین طرح دوستی بریزد. برخی معتقدند دلیل تلاش‌های ترامپ برای نزدیک شدن به روسیه و مجیزگویی‌های ناشیانه او از ولادیمیر پوتین نیز همین توصیه‌ی اکید هنری کیسینجر بوده است! تحلیل‌گران اسم این رویکرد جدید کیسینجر را نیز - که درست برعکس رویکرد او در دهه ۱۹۷۰ بود - «وارونه‌ی کیسینجر» یا Reverse Kissinger گذاشته بودند. حال، با روی کار آمدن دولت بایدن تلاش‌های او و ترامپ عقیم ماند و امروز شاهد نزدیکی چین و روسیه علیه آمریکا هستیم. این نزدیکی البته فقط در حوزه نظامی اتفاق نیفتاده است. در حوزه دیپلماتیک نیز - از جمله بر سر موضوع برجام، سوریه، ونزوئلا و تا حدودی کره‌ی شمالی - میان چین و روسیه قرابت قابل ملاحظه‌ای بوجود آمده است. ضمن اینکه در اقدامی معنادار، اخیراً این دو کشور «معاهده مودت و حُسن همجواری» خود را نیز برای ۲۰ سال دیگر تمدید کردند! در نتیجه، گمان نمی‌کنم اختلافاتی که احیاناً در سایر حوزه‌ها - از جمله هند و پاکستان - داشته باشند، در شرایط فعلی خدشه‌ای بر این رابطه راهبردی وارد کند.


فرض کنیم روسیه به اوکراین حمله کند، آمریکا هم تذکرات متوالی چین در حوزه‌ی تایوان را نادیده انگارد در این حالت آمریکا به کدام مسئله خواهد پرداخت، اوکراین و روسیه یا تایوان و چین؟!
چون سناریو فرضی است و دقیقاً مشخص نیست در آن زمان چه پارامترهایی برقرار است، پاسخ به این پرسش کمی دشوار است. اگر پرسش شما ناظر به توانایی‌های نظامی است، آمریکا این قابلیت را دارد که همزمان به هر دو مورد بپردازد، هرچند بعید است از این قابلیت خود استفاده کند. اما اگر منظور این است که کدام حوزه از نظر راهبردی برای آمریکا مهم‌تر است، معتقدم موضوع تایوان برای واشنگتن از اهمیت بیش‌تری برخوردار است. موضوع اوکراین - علیرغم اهمیت‌اش و علیرغم لطمه‌ای که حمله روسیه به اوکراین از نظر سیاسی، راهبردی و قدرت هنجاری برای واشنگتن ایجاد می‌کند - بیش از اینکه مسئله‌ی آمریکا باشد، مسئله‌ی اروپاست. اما موضوع تایوان مستقیم به منافع ژئواستراتژیک آمریکا در حیاط خلوت آن گره خورده است. به همین خاطر هم آمریکا اخیراً حاضر شد - به بهای تیرگی روابط با فرانسه و زیر سوال بردن موضوعیت ناتو - موجبات فسخ قرارداد چند میلیارد یورویی فروش زیردریایی‌های فرانسه به استرالیا را فراهم سازد و - ضمن انعقاد قرارداد فروش زیردریایی‌های هسته‌ای با غنای اورانیوم ۹۰٪ به استرالیا - به تشکیل پیمان جدید UKUS علیه چین مبادرت کند. این قضیه خود نشانه خوبی است که اولویت‌های راهبردی آمریکا را عیان می‌کند.


هند ناآشنا با بازی‌های روسیه در عرصه‌ی سیاست بین‌الملل نیست اما همچنان خود را در ناوگان متحدان آمریکا باقی نگاه داشته، تنش‌های مرزی با چین دارد و اختلافاتی عمیق با پاکستان. در کنار این مسئله بررسی‌های پنتاگون نشان می‌دهد پاکستانی‌ها از حدود دو دهه قبل همواره در حوزه‌ی افغانستان به عنوان تخریب چی برنامه‌های ارتش آمریکا نقش ایفا کرده‌اند که می‌تواند ناشی از نزدیکی به چین باشد می‌تواند ناشی از سیاست‌های متاثر از دخالت امنیتی‌ها (آی. اس. آی) در تمامی امور اسلام آباد باشد در هر صورت آمریکا فاصله گرفتن از پاکستان را پذیرفته. نقش هند در بالانس تنش‌های شبه قاره در نهایت به نفع آمریکایی‌ها تمام خواهد شد یا گرایش به روسیه و چین پیدا خواهد کرد؟
فعلاً چینی‌ها هند را - به دلیل رشد کُند، آسیب‌پذیری و فقدان برخی مولفه‌های لازم قدرت - دست‌کم تا دهه‌ی آینده بازیگر تاثیرگذاری در سطح «جهانی» نمی‌بینند و به آن بیش‌تر به عنوان یک بازیگر «منطقه‌ای» قابل مهار نگاه می‌کنند. برخی تحلیل‌گران معتقدند چین دست‌کم در شش حوزه قابلیت مهار هند را دارد و از این جهت نقش «تعیین‌کننده‌ای» برای آن در تغییر بالانس قدرت در سطح جهانی قائل نیست: ۱- اول در حوزه رویارویی مستقیم نظامی به دلیل برتری فزاینده نسبت به هند؛ ۲- در حوزه دیپلماتیک، به دلیل نفوذ در سازمان‌های بین‌المللی و تصدی کُرسی دائم در شورای امنیت؛ ۳- در حوزه نفوذ منطقه‌ای و تسلط بر چهار کشور همسایه هند (بنگلادش، نپال، سریلانکا و مالدیو)؛ ۴- در حوزه آب‌های اقیانوس هند؛ ۵- در حوزه اقتصادی و قابلیت فزاینده‌ی چین در اِعمال تحریم علیه کشورهای آسیایی؛ و ۶ - در حوزه تحکیم روابط راهبردی با پاکستان. از سوی دیگر، وجود اختلافات مرزی میان چین و هند - که بعضاً به نزاع نظامی هم کشیده شده - موجب شده ایالات متحده در تعمیق روابط راهبردی با هند رویکرد محافظه‌کارانه‌ای اتخاذ کند تا احتمال کشیده شدن به یک درگیری مستقیم با چین را به حداقل برساند. طبیعتاً، رویکرد محاظفه‌کارانه آمریکا نیز یکی از عواملی است که هند را در برابر چین آسیب‌پذیرتر ساخته و از قابلیت او در برهم زدن توازن قدرت به نفع آمریکا کاسته است.


با توجه به توضیحات و سوالات مطرح شده، تا چه اندازه ممکن است طیِ یک دهه‌ی آینده، جهان شاهد جنگی اتمی اما کنترل شده در ابعاد منطقه‌ای در مدت زمانی کوتاه باشد مثلا در حد غرق کردن چند زیر دریایی اتمی یا حملات موشکی به پایگاه‌های نظامی؟!
در دنیای امروز هیچ احتمالی بعید نیست. حتماً به یاد دارید که در زمان ترامپ، احتمال و ریسک توسل او به سلاح هسته‌ای آنقدر برای عده‌ای جدی و قابل ملاحظه بود که در کنگره لوایحی برای تحدید اختیارات رئیس‌جمهور در بکارگیری این سلاح‌ها درنظر گرفته شد و تا به امروز نیز پیگیری می‌شود. سال گذشته، باب وودوارد - روزنامه‌نگار مشهور آمریکایی - کتابی تحت عنوان «خطر» - Peri- - منتشر کرد که در آن نقل کرده بود چگونه ژنرال مایلی (رئیس کنونی ستاد مشترک ایالات متحده) برای پیشگیری از حمله اتمی ترامپ به چین تمهیداتی اندیشیده بود تا در صورت تصمیم رئیس‌جمهور از یک فاجعه بشری جلوگیری کند! او در کتابش ماجرای تماس محرمانه ژنرال مایلی با رئیس ارتش چین را نقل می‌کند که در آن این نظامی ارشد آمریکا به همتای چینی خود اطمینان داده بود که اجازه نخواهند داد علیه چین حمله اتمی صورت بگیرد! وقتی نظامی ارشد آمریکا ریسک حمله اتمی غیرضروری به یک کشور ۲ میلیاردی مانند چین را آنقدر محتمل می‌داند که خود ابتکار عمل را در دست می‌گیرد، دیگر غرق کردن چند زیر دریایی یا حمله موشکی به چند پایگاه نظامی در صورت درگیری نباید چندان بعید به نظر برسد. در واقع، نظریه «بازدارندگی هسته‌ای» یک نقض بزرگ دارند و آن اینکه استفاده از سلاح هسته‌ای را صرفاً تابع محاسبات عقلانی می‌پندارد. حال اینکه دست‌کم زمامداری ترامپ نشان داد نوسانات روحیه یک دولتمرد مجنون نیز می‌تواند منجر به یک فاجعه هسته‌ای شود.


تنش در اوکراین و تایوان تازگی ندارد اما این بار به نظر می‌رسد روسیه به دلیل به تنگ آمدن از تحریم‌های اروپایی - آمریکایی می‌خواهد به یک نتایجِ جدید و ملموسی برسد منهای موضوع تایوان با توجه به بازی دوگانه‌ی لندنی‌ها و دلخوری مقامات الیزه، حمله‌ی روسیه به اوکراین چه پیامدهایی می‌تواند داشته باشد؟ روسیه جنگ را تا کجا ادامه خواهد داد؟ آمریکا در صورت عدمِ همراهی اروپایی‌ها - مشخصاً انگلیس و فرانسه - چگونه می‌خواهد بی‌ثباتی در حوزه‌ی اوکراین را مدیریت کند؟
اولین گام در مدیریت این بحران بررسی و پاسخ به پیش‌نویس «توافق امنیتی» و مصالحه‌ایست که روسیه به ناتو ارائه داده است. در این پیش‌نویس، چند پیشنهاد مطرح شده که قابل بررسی است. اول اینکه روسیه درخواست کرده توسعه ناتو و عضوگیری جدید آن - به ویژه در مورد اوکراین - متوقف شود؛ دوم اینکه درخواست کرده ناتو از اعزام نیرو یا استقرار سلاح در کشورهایی که بعد از ماه می‌۱۹۹۷ به ناتو پیوسته‌اند خودداری کند؛ سوم، مسکو خواستار تشکیل یک شورای مشورتی میان ناتو و روسیه و برقراری یک خط ویژه میان آن‌ها شده است؛ و چهارم، روسیه خواستار عدم استقرار موشک‌های میان‌بُرد در نواحی‌ای شده که در تیررس طرف مقابل واقع شده است. البته، همه این درخواست‌ها از دید ناتو و واشنگتن الزاماً قابل وصول نیست. به عنوان مثال، عدم توسعه و گسترش ناتو - که تابع دکترین «در باز» یا Ope- door است - موضوعی است که کشورهای غربی به راحتی زیر بار آن نخواهند رفت. عدم اعزام نیرو و استقرار سلاح در کشورهایی که پس از می‌۱۹۹۷ عضو ناتو شده‌اند نیز برای غربی‌ها شرط آسانی نیست، چرا که به گفته آن‌ها، اصولاً دلیل اعزام نیرو و سلاح به این کشورها، اقدامات روسیه در اوکراین و ورود آن به کریمه بوده است. لذا به این راحتی به یک اقدام یکجانبه - که به عقب‌نشینی در برابر ژست نظامی روسیه تعبیر خواهد شد - تن نخواهد داد. در نتیجه، مذاکرات سختی در پیش است. طبیعتاً، در مرحله کنونی بهترین راه مدیریت بحران نیز رسیدگی به مسیر دیپلماتیکی است که فعلاً مهیا شده. چنانچه این پروسه شکست بخورد، اقدامات قهریه طرفین می‌تواند برای همه زیان‌ها و آسیب‌های قابل توجهی در پی داشته باشد. احتمال درگیری مستقیم نظامی برای پس زدن نیروهای روسیه از خاک اوکراین دور از ذهن است؛ اما نباید آن را دست کم گرفت. هرچند معتقدم احیاناً واکنش آمریکا و اروپا به حمله نظامی روسیه به اوکراین به احتمال قوی‌تر شامل تحریم و حتی محاصره اقتصادی روسیه - ولو با شیوه‌های نظامی - خواهد بود.


چین را کشوری مرموز با قدرت نظامی ویرانگر می‌دانند که دکترینِ زمینگیر کردنِ حریفان در صورت جنگ‌های احتمالی را دنبال می‌کند رویارویی نظامی چین و آمریکا چقدر جدی است؟ اگر بنا بر جنگی فرسایشی و طولانی مدت داشته باشند کدام کشور دچار پریشانی اقتصادی خواهد شد؟ اقتصاد چین آیا می‌تواند خود را در سطح جهان زنده نگاه دارد؟ حربه‌ی آمریکایی‌ها در این صورت چیست؟
در یک کتاب معروف که دو افسر نظامی چینی در دهه ۱۹۹۰ منتشر کرده‌اند، ۲۴ حوزه رقابت با آمریکا تعریف شده که از جنگ هسته‌ای گرفته تا جنگ بیوشیمیک، جنگ سایبری، جنگ اطلاعاتی، جنگ اقتصادی، جنگ منابع، جنگ فضایی، جنگ ایدئولوژیک، جنگ تروریستی، جنگ پارتیزانی، جنگ مالی، جنگ تکنولوژیک، جنگ رسانه‌ای، جنگ مقرراتی، جنگ روانی، جنگ مخدر، جنگ قاچاق‌محور، جنگ اکولوژیک، جنگ تحریمی، جنگ متعارف و جنگ دیپلماتیک را در برمی‌گیرد! این دو استراتژیست نظامی چین معتقد بودند ایالات متحده غالبا بر «برتری تکنولوژیک در حوزه نظامی» متمرکز شده و در سایر زمینه‌ها به شدت آسیب‌پذیر است. کتاب آن‌ها در آن زمان انقدر جدی گرفته شد که ارتش آمریکا آن را ترجمه کرد و تا امروز نیز در آکادمی‌های نظامی خود تدریس می‌کند. از این کتاب - و عملکرد متعاقب چین - اینگونه برمی‌آید که چین رقابت با آمریکا را محدود به حوزه نظامی نمی‌بیند و در صورت تشدید تنش با ایالات متحده، در هر یک از این حوزه‌ها حاضر به رقابت و آسیب‌رسانی است. آمریکا نیز در برابر چین بی‌سلاح نیست. جدا از برتری قابل توجه نظامی، همانطور که در جنگ تجاری دوره‌ی ترامپ شاهدش بودیم، آمریکا این پتانسیل را دارد که هزینه‌های اقتصادی قابل توجهی به چین تحمیل کند. ضمن اینکه هنوز بسیاری از شاهراه‌های اقتصادی و تکنولوژیک در انحصار آمریکاست و چین نمی‌تواند به راحتی از آن‌ها صرف نظر کند.


خیلی از کارشناسان و شاید خود شما معتقدند و معتقدید که تنش پکن - واشنگتن یک تنشِ اقتصادی است نه نظامی. اگر چینی‌ها و آمریکایی‌ها بتوانند به نقاط مشترکی در عرصه‌ی سیاسی - اقتصادی دست پیدا کنند آیا روسیه به خودی خود راه انزوا را در پیش خواهد گرفت؟ اگر چنین مصالحه‌ای انجام شود آیا دیگر نقاط بحرانی در جهان نیز به نقاط آرام مبدل خواهند شد؟
آنطور که آقای شی جینگ پینگ اعلام کرده، برنامه چین برای تبدیل شدن به اولین قطب اقتصادی جهان سال ۲۰۴۹ است. یعنی حدود ۳۰ سال دیگر! دکترین حاکم بر توسعه‌ی چین هم دکترین موسوم به «خیزش مسالمت‌آمیز» یا «خیزش آرام» - Peacefu- rise - است
که مبتنی بر پرهیز از تنش‌های غیر ضروری بین‌المللی و تمرکز بر قدرت نرم است. برای تحقق این برنامه نیز چین همچنان به رابطه‌ای مدیریت‌شده با آمریکا و فن‌آوری این کشور نیازمند است. در نتیجه، چین چندان تمایلی به ایجاد درگیری نظامی با آمریکا ندارد و در حوزه اقتصادی نیز در پی بهره‌برداری حداکثری از رابطه با آمریکاست.
فراموش نکنیم اولین شریک تجاری چین همچنان آمریکا و دومین شریک آن نیز اتحادیه اروپاست! در نتیجه، جدا از رقابت‌های راهبردی و تنش‌های فزاینده در این حوزه، چین فعلاً در پی حفظ روابط اقتصادی خود با غرب در بالاترین سطوح است. ضمن اینکه همانطور که ذکر شد، نه تنها در انزوای روسیه مصلحتی نمی‌بیند بلکه در پی تحکیم روابط راهبردی با مسکوست. پس پایه‌های مصالحه‌ای که ذکر کردید از هم‌اکنون دایر است و آنچه لازم است محافظت از آن در برابر طوفان‌ها و فراز و نشیب‌های مختص به دوران‌های‌گذار است. مدیریت دوران‌گذار نیز بدون مصالحه و تغییر پارادایم‌های ذهنی میسر نیست. بسیاری امید داشتند تجربه پاندمی کرونا به یک بیداری جمعی و تغییر رویکرد مثبت در شیوه مدیریت‌گذار منجر شود که نه تنها تاکنون چنین اتفاقی نیفتاده بلکه حوادث نشان می‌دهد تهدیدات مهمی در کمین است. در هر حال، حقیقت این است که نظام بین‌المللی پسا منشور - به صورت ارگانیک - دستخوش تغییرات قابل ملاحظه‌ای شده و دیگر ساختارها و رویکردهای کهنه پاسخگوی نیازهای کنونی بشر نیست. مادام که این ساختارهای با شرایط جدید مطابقت پیدا نکند نیز تبدیل بحران به آرامش کمی دور از ذهن به نظر می‌رسد.


بر اساس تئوری توهم توطئه، آیا تفاهم بزرگ بین روسیه، چین، انگلستان و آمریکا برای تصاحب منافع سیاسی - اقتصادی رخ داده و این تنش آفرینی‌ها صرفاً برای ساکت نگاه داشتن متحدان، رقیبان و دشمنان این کشورها است؟ نشانه‌هایی وجود دارد که حکایت از تقسیم جدید می‌دهد چیزی که بعدِ جنگ جهانی رخ داد و الان برخی معتقدند آن تقسیم‌بندی تاریخی و فرضی در حال بازنگری است؟
معتقدم پیاده‌سازی یک چنین سناریوی پیچیده - و تقسیم وظایف مطابق آن - هرگز در این سطح رخ نمی‌دهد. بسیاری از این کشورها - از جمله انگلیس که در مدیریت خروج خود از اتحادیه اروپا عاجز مانده - از توان برنامه‌ریزی بلند مدتی که اجازه تحقق چنین اهدافی را بدهد برخوردار نیستند. در خود آمریکا یک حزب وارد یک معاهده بین‌المللی می‌شود و حزب دیگر به محض اینکه در انتخابات پیروز می‌شود بی‌مقدمه و بی‌دلیل از آن معاهده خارج می‌شود! دلیل خروج از معاهده هم عمدتاً لجاجت و کینه‌ای است که یک رئیس‌جمهور نژادپرست نسبت به سلف سیاه‌پوست خود دارد! پس نسبت دادن توان برنامه‌ریزی و دسیسه‌چینی در چنین سطحی به این کشورها لطف زیادی است که مستحق آن نیستند! اگر به نظر می‌رسید تقسیم‌بندی جدیدی در حال وقوع است، بخاطر این است که هر یک از این بازیگران در حال تلاش برای یافتن جایگاه جدیدی هستند و ممکن است از تعامل و دینامیک حاکم میان آن‌ها - چنانچه بدون برخورد صورت گیرد - نوعی هماهنگی و نظم استنباط شود.
همانطور که اگر کسی از روی پل عابر پیاده به یک میدان شلوغ در تهران نگاه کند، ممکن است از آن بی‌قانونی و تعامل میان خودروها و عابران پیاده، نوعی نظم و هماهنگی عامدانه و از پیش‌تعیین شده استنباط کند؛ حال اینکه دلیل اینکه همیشه تصادف نمی‌کنند استعداد فردی راننده‌ها در هدایت خودروی خودشان و مقداری شانس است! در صحنه‌ی بین‌المللی هم داستان همین است.


روسیه برای بیرون نماندن از توافق‌های احتمالی از چه حربه‌هایی بهره خواهد برد؟ همچنان روی نقاط بحرانی سرمایه‌گذاری خواهد کرد یا نقشه‌ی جدیدی در سر دارد؟!
پس از فروپاشی شوروی، رویکرد اول روسیه تبدیل شدن به یک بازیگر موثر در چارچوب ساختارهای غربی بود. در این مرحله، صحبت از بازتعریف هویت روسیه بعد از تجربه کمونیسم، همکاری با اتحادیه اروپا به منظور تشکیل اروپای بزرگ (Greater Europe) و تشکیل سازوکارهای همکاری اوراسیایی مطرح بود.
بعد از اینکه این رویکرد شکست خورد، روسیه در مرحله‌ی بعد به سیاست چرخش به سمت خود (Pivoto itself) روی آورد و در صدد بازسازی مولفه‌ی‌های قدرت گذشته و حتی قلمروی از دست‌رفته خود برآمد. امروز رابطه روسیه و غرب عمدتاً مبتنی بر تقابل و تنش است؛ و رویکرد غالب در کرملین عبارت است از یارکشی، ممانعت از پیوستن سایر کشورها به کمپ غربی و ممانعت از توسعه و گسترش دامنه نفوذ آمریکا و اروپاست. در چین نیز متحدی راهبردی برای مهار قدرت آمریکا می‌بیند.
جالب اینکه روسیه همواره اقدامات خود را - از الحاق کریمه گرفته تا جنگ‌های در قفقاز - با زبانی منطقی، استناداتی تاریخی و متکی بر اصول حقوق بین‌الملل توجیه می‌کند؛ عنصر جغرافی در سیاست خارجی آن بسیار پر رنگ است؛ و در راستای پیش‌برد اهداف خود از احزاب و گروه‌هایی حمایت می‌کند که در صحنه داخلی کشورهای اروپایی رویکردی ضد آمریکایی و عمدتاً ضداتحادیه اروپا (Eurosceptic) دارند. در سایر کشورها نیز حامی جریان‌هایی است که از نظر ایدئولوژیک با غرب سر ناسازگاری دارند. به بیان دیگر، روسیه تلاش دارد با تاثیرگذاری بر صحنه‌ی سیاست داخلی کشورها، به سیاست خارجی آن‌ها در جهت تامین منافع خود جهت ببخشد.



:: بازدید از این مطلب : 144
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : smsreson
ت : سه شنبه 7 دی 1400
.
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
چت باکس
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی